جدول جو
جدول جو

معنی وهشت - جستجوی لغت در جدول جو

وهشت
هر یک از روزهای پنجه دزدیده (خمسه مسترقه) را بنام یکی از فصلهای گاتها نامیده اند و (وهیشتواشت گاه) یا (وهشت وشت) نام روز پنجم است
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بهشت
تصویر بهشت
(دخترانه)
فردوس، جنت (نگارش کردی: بهههشت)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نهشت
تصویر نهشت
وضع
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از وحشت
تصویر وحشت
هراس، ترس، بیم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بهشت
تصویر بهشت
باغی که از خوشی و خرمی نظیر نداشته باشد، جنت، فردوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهشت
تصویر دهشت
حیرت و سراسیمگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهشت
تصویر زهشت
دم و نفس را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهشت
تصویر دهشت
سراسیمگی از شرم یا ترس، حیرت، سرگشتگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بهشت
تصویر بهشت
جایی که نیکوکاران پس از مردن همیشه در آنجا خواهند بود، جنّت، فردوس، مینو، گشتا، سبزباغ، ارم، باغ ارم، باغ بهشت، رضوان، سرای جاوید، اعلا علّیین، خلد، باغ خلد، خلدستان، دارالخلد، دار قرار، دارالقرار، دارالسّرور، دارالسّلام، دارالنّعیم، علّیین، فردوس اعلا، قدس، نعیم
جایی که از خوبی و خرمی نظیر نداشته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دهشت
تصویر دهشت
بخشش، عطا، کرم، دهش، بخشیدن چیزی به کسی، داشن، منحت، جود، داشاد، جدوا، داشات، بغیاز، صفد، داد و دهش، فغیاز، برمغاز، عطیّه، بذل، سماحت، احسان، اعطا، عتق
فرهنگ فارسی عمید
مهترین بزرگترین، (در مورد شاه) اعلی حضرت: نخستین سر نامه گفت از مهست شهنشاه کسرای یزدان پرست. (شا. بخ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وحشت
تصویر وحشت
تنهائی، ترس و بیم، هول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وهلت
تصویر وهلت
بار دفعه وهله. یا آن وهلت. آن دفعه: (و معین الدین پروانه درآن وهلت امیر حاجب بود) یا اول وهلت. نخستین بار اول دفعه: و باید که بیهچ حال در اول وهلت بر گفته و پرداخته خویش اعتماد نکند
فرهنگ لغت هوشیار
((بِ هِ))
جایی خوش آب وهوا و سرسبز و خرم و سرشار از خوبی ها و لذت ها که پاداش پس از مرگ است، فردوس، جنت، مینو، خلد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دهشت
تصویر دهشت
((دَ شَ))
سرگشتگی، حیرت، تعجب، شگفتی، اضطراب، ترس، خوف. («دهش» از عربی به معنی سرگشتگی، حیرت، سراسیمگی)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وحشت
تصویر وحشت
((وَ شَ))
ترس، هراس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نهشت
تصویر نهشت
نهشتن، در علم زمین شناسی موادی که به وسیلۀ آب یا باد از محلی به محل دیگر حمل و در آنجا انباشته می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زهشت
تصویر زهشت
دم، نفس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وحشت
تصویر وحشت
ترس بسیار، اندوه و ترس، دلتنگی از تنهایی، تنهایی، خلوت، رمندگی، دوری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وحشت
تصویر وحشت
Dismay, Awfulness, Eeriness, Ghastliness, Horror, Terror
دیکشنری فارسی به انگلیسی
horror, desalento, estranheza, horribilidade, terror
دیکشنری فارسی به پرتغالی
atrocidad, desánimo, espeluznante, espantoso, horror, terror
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
okropność, przerażenie, horror, terror
دیکشنری فارسی به لهستانی
ужасность , ужас , жуткость , террор
دیکشنری فارسی به روسی
жахливість , жах , страх , жахливість , терор
دیکشنری فارسی به اوکراینی
afschuwelijkheid, ontzetting, griezeligheid, horror, terreur
دیکشنری فارسی به هلندی
Schrecklichkeit, Bestürzung, Unheimlichkeit, Entsetzlichkeit, Horror, Terror
دیکشنری فارسی به آلمانی
horreur, consternation, étrange, épouvantabilité, terreur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
orribilità, costernazione, stranezza, orrore, terrore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
भयानकता , निराशा , डरावनी , भयावहता , डर , आतंक
دیکشنری فارسی به هندی
ভয়াবহতা , হতাশা , ভয়াবহতা , আতঙ্ক , ভয় , আতঙ্ক
دیکشنری فارسی به بنگالی
korkunçluk, dehşet, korkutuculuk, korku
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
끔찍함 , 경악 , 섬뜩함 , 끔찍함 , 공포
دیکشنری فارسی به کره ای
kutisha, mshangao, hofu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
恐怖 , 惊愕 , 可怕
دیکشنری فارسی به چینی