- وهشت
- هر یک از روزهای پنجه دزدیده (خمسه مسترقه) را بنام یکی از فصلهای گاتها نامیده اند و (وهیشتواشت گاه) یا (وهشت وشت) نام روز پنجم است
معنی وهشت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هراس، ترس، بیم
باغی که از خوشی و خرمی نظیر نداشته باشد، جنت، فردوس
حیرت و سراسیمگی
دم و نفس را گویند
سراسیمگی از شرم یا ترس، حیرت، سرگشتگی
جایی که نیکوکاران پس از مردن همیشه در آنجا خواهند بود، جنّت، فردوس، مینو، گشتا، سبزباغ، ارم، باغ ارم، باغ بهشت، رضوان، سرای جاوید، اعلا علّیین، خلد، باغ خلد، خلدستان، دارالخلد، دار قرار، دارالقرار، دارالسّرور، دارالسّلام، دارالنّعیم، علّیین، فردوس اعلا، قدس، نعیم
جایی که از خوبی و خرمی نظیر نداشته باشد
جایی که از خوبی و خرمی نظیر نداشته باشد
بخشش، عطا، کرم، دهش، بخشیدن چیزی به کسی، داشن، منحت، جود، داشاد، جدوا، داشات، بغیاز، صفد، داد و دهش، فغیاز، برمغاز، عطیّه، بذل، سماحت، احسان، اعطا، عتق
مهترین بزرگترین، (در مورد شاه) اعلی حضرت: نخستین سر نامه گفت از مهست شهنشاه کسرای یزدان پرست. (شا. بخ)
تنهائی، ترس و بیم، هول
بار دفعه وهله. یا آن وهلت. آن دفعه: (و معین الدین پروانه درآن وهلت امیر حاجب بود) یا اول وهلت. نخستین بار اول دفعه: و باید که بیهچ حال در اول وهلت بر گفته و پرداخته خویش اعتماد نکند
((بِ هِ))
فرهنگ فارسی معین
جایی خوش آب وهوا و سرسبز و خرم و سرشار از خوبی ها و لذت ها که پاداش پس از مرگ است، فردوس، جنت، مینو، خلد
((دَ شَ))
فرهنگ فارسی معین
سرگشتگی، حیرت، تعجب، شگفتی، اضطراب، ترس، خوف. («دهش» از عربی به معنی سرگشتگی، حیرت، سراسیمگی)
نهشتن، در علم زمین شناسی موادی که به وسیلۀ آب یا باد از محلی به محل دیگر حمل و در آنجا انباشته می شود
دم، نفس
ترس بسیار، اندوه و ترس، دلتنگی از تنهایی، تنهایی، خلوت، رمندگی، دوری
Dismay, Awfulness, Eeriness, Ghastliness, Horror, Terror
horror, desalento, estranheza, horribilidade, terror
atrocidad, desánimo, espeluznante, espantoso, horror, terror
okropność, przerażenie, horror, terror
ужасность , ужас , жуткость , террор
жахливість , жах , страх , жахливість , терор
afschuwelijkheid, ontzetting, griezeligheid, horror, terreur
Schrecklichkeit, Bestürzung, Unheimlichkeit, Entsetzlichkeit, Horror, Terror
horreur, consternation, étrange, épouvantabilité, terreur
orribilità, costernazione, stranezza, orrore, terrore
भयानकता , निराशा , डरावनी , भयावहता , डर , आतंक
ভয়াবহতা , হতাশা , ভয়াবহতা , আতঙ্ক , ভয় , আতঙ্ক
korkunçluk, dehşet, korkutuculuk, korku
끔찍함 , 경악 , 섬뜩함 , 끔찍함 , 공포
kutisha, mshangao, hofu
恐怖 , 惊愕 , 可怕