پیروان شیخ عبدالوهّاب، فرقه ای مذهبی که احکام قرآن را بنابر استنباط خود اجرا می کنند، بسیاری از شعائر مسلمانان را بدعت و ضلالت می دانند و نیز ساختن بعقه های مجلل بر قبور ائمه و طواف و بوسیدن ضریح را روا نمی دانند
پیروان شیخ عبدالوهّاب، فرقه ای مذهبی که احکام قرآن را بنابر استنباط خود اجرا می کنند، بسیاری از شعائر مسلمانان را بدعت و ضلالت می دانند و نیز ساختن بُعقه های مجلل بر قبور ائمه و طواف و بوسیدن ضریح را روا نمی دانند
الامیر شهابی، بشیر بن قاسم بن عمر الشهابی. از امرای بزرگ لبنان و وادی التیم سوریه. وی در قریۀ غزیر به بیروت تولد یافت و در سال 1203 هجری قمری به امارت رسید و در سال 1256 هجری قمری به جزیره مالت تبعید و سپس به استانبول منتقل گردید و در آنجا درگذشت. (از اعلام زرکلی ج 1 ص 148). و رجوع به شهاب یا آل شهاب شود احمد بن مؤید نسفی سمرقندی. مداح رکن الدین قلج طمغاج خان از ملوک خانیۀ ماوراءالنهر (دورۀ سلطنتش 488-494 هجری قمری). گویند دارای دیوانی بوده است و در آتشکدۀ آذر چند بیتی از قصیدۀ نونیۀ او آمده است. (از مجمعالفصحاء ج 1 ص 310). و رجوع به غزالی نامه ص 299 شود
الامیر شهابی، بشیر بن قاسم بن عمر الشهابی. از امرای بزرگ لبنان و وادی التیم سوریه. وی در قریۀ غزیر به بیروت تولد یافت و در سال 1203 هجری قمری به امارت رسید و در سال 1256 هجری قمری به جزیره مالت تبعید و سپس به استانبول منتقل گردید و در آنجا درگذشت. (از اعلام زرکلی ج 1 ص 148). و رجوع به شهاب یا آل شهاب شود احمد بن مؤید نسفی سمرقندی. مداح رکن الدین قلج طمغاج خان از ملوک خانیۀ ماوراءالنهر (دورۀ سلطنتش 488-494 هجری قمری). گویند دارای دیوانی بوده است و در آتشکدۀ آذر چند بیتی از قصیدۀ نونیۀ او آمده است. (از مجمعالفصحاء ج 1 ص 310). و رجوع به غزالی نامه ص 299 شود
به رنگ شهاب (پارچه). (فهرست لغات دیوان نظام قاری ص 206) : نور سرای عکس شهابی زهرۀ زهرا اختر تابان. نظام قاری (دیوان ص 102). سراجی شهابی نظر بافته دگر موش دندان و بشکافته. نظام قاری (دیوان ص 181). و رجوع به شهاب رنگ شود
به رنگ شهاب (پارچه). (فهرست لغات دیوان نظام قاری ص 206) : نور سرای عکس شهابی زهرۀ زهرا اختر تابان. نظام قاری (دیوان ص 102). سراجی شهابی نظر بافته دگر موش دندان و بشکافته. نظام قاری (دیوان ص 181). و رجوع به شهاب رنگ شود
پیروان محمد بن عبدالوهاب. (اقرب الموارد) ، مذهب منسوب به عبدالوهاب. (اقرب الموارد). یکی از فرق اسلامی که در نجد و حوالی آن ظاهر گردید و منسوب است به محمد بن عبدالوهاب. اساس کار این فرقه بر این است که صریح کتاب خدا (قرآن) و سنت پیغمبر را اخذ می کنند و آنچه را در کتاب و سنت نمی یابند بدعت میشمارند. زیارت قبور را منع می کنند و بنای بر روی قبور را حرام می دانند و آنچه را ساخته شده است، ویران می سازند. با برخی عادات نیز مبارزه می کنند، از جمله کشیدن سیگار را حرام میشمارند. قهوه راحرام کرده بودند و سپس آن را مباح دانستند. محمد بن سعود بزرگ خانوادۀ سعودی که از پیروان و طرفداران وهابیه بود با دولت عثمانی جنگید و والی مصر محمدعلی پاشا آنان را به تسلیم واداشت و سپس حجاز و همه صحراء را به سرکردگی عبدالعزیز آل سعود پدر ملک سعود و ملک فیصل به چنگ آوردند (1924م.) ، و همه قبرهای صحابه و تابعین را ویران ساختند. (الموسوعه العربیه المیسره چ قاهره ص 1968). رجوع به محمد بن عبدالوهاب شود
پیروان محمد بن عبدالوهاب. (اقرب الموارد) ، مذهب منسوب به عبدالوهاب. (اقرب الموارد). یکی از فِرَق اسلامی که در نجد و حوالی آن ظاهر گردید و منسوب است به محمد بن عبدالوهاب. اساس کار این فرقه بر این است که صریح کتاب خدا (قرآن) و سنت پیغمبر را اخذ می کنند و آنچه را در کتاب و سنت نمی یابند بدعت میشمارند. زیارت قبور را منع می کنند و بنای بر روی قبور را حرام می دانند و آنچه را ساخته شده است، ویران می سازند. با برخی عادات نیز مبارزه می کنند، از جمله کشیدن سیگار را حرام میشمارند. قهوه راحرام کرده بودند و سپس آن را مباح دانستند. محمد بن سعود بزرگ خانوادۀ سعودی که از پیروان و طرفداران وهابیه بود با دولت عثمانی جنگید و والی مصر محمدعلی پاشا آنان را به تسلیم واداشت و سپس حجاز و همه صحراء را به سرکردگی عبدالعزیز آل سعود پدر ملک سعود و ملک فیصل به چنگ آوردند (1924م.) ، و همه قبرهای صحابه و تابعین را ویران ساختند. (الموسوعه العربیه المیسره چ قاهره ص 1968). رجوع به محمد بن عبدالوهاب شود
پیروان محمد بن عبدالوهاب زاده 1115 فرا رفت که می گفت همگی شاخه های اسلامی کژ راهه رفته و از دین اسلام دور افتاده اند. او سوگند و یاریخواهی از پیامبر (ص) وخاندانش را روا نمی دانست و می گفت که آدمی باید تنها به خدا بیاندیشد و به خدا امید بندد ساختن آرامگاه را بر گور مردگان بت پرستی می دانست و گریستن و موییدن بر مرده را نیز ناروا می شمرد
پیروان محمد بن عبدالوهاب زاده 1115 فرا رفت که می گفت همگی شاخه های اسلامی کژ راهه رفته و از دین اسلام دور افتاده اند. او سوگند و یاریخواهی از پیامبر (ص) وخاندانش را روا نمی دانست و می گفت که آدمی باید تنها به خدا بیاندیشد و به خدا امید بندد ساختن آرامگاه را بر گور مردگان بت پرستی می دانست و گریستن و موییدن بر مرده را نیز ناروا می شمرد