جدول جو
جدول جو

معنی ولگار - جستجوی لغت در جدول جو

ولگار
درختی که بر تنه ی آن نوعی گیاه انگلی پیچد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ولگا
تصویر ولگا
(دخترانه)
بلندترین رود اروپا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ولنگار
تصویر ولنگار
بی قید، بی پروا، بی بند و بار
فرهنگ فارسی عمید
(وِ لِ)
مرکّب از: ول + انگار، در تداول، لاابالی. بی قید. بی تربیت. هرزه. ویلان
لغت نامه دهخدا
(وَ)
میوه ای که در سال دوبار به دست می آید. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(وُ)
درازترین رود اروپا (3694 کیلومتر) که در روسیه جاری است و به دریای خزر ریزد
لغت نامه دهخدا
تصویری از ولنگار
تصویر ولنگار
ی تربیت هرزه ول ویلان: (من از ابنا ملوکم نتوانم که سلوک باپسرمشدی ولگردوولنگارکنم) (ایرج میرزا)، سهل انگار بی بند و بار، مزخرف گو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ولنگار
تصویر ولنگار
((وِ لِ))
بی بند و بار، بی قید
فرهنگ فارسی معین
بدردنخور، بی بندوبار، بی تربیت، سهل انگار، شلخته، ولو، ویلان، هرزه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
گشاد و باز، وارفته، پراکنده، مرتعی در نزدیکی روستای ساس نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی