- ولخرجی
ولخرج بودن و پول خود را بیهوده خرج کردن
معنی ولخرجی - جستجوی لغت در جدول جو
- ولخرجی
اتلاف، اسراف، تبذیر، تفریط، گشاده بازی
متضاد: خست
متضاد: خست
- ولخرجی
الإسراف
- ولخرجی
Extravagant
- ولخرجی
extravagant
- ولخرجی
berlebihan
- ولخرجی
عیاش
- ولخرجی
ฟุ่มเฟือย
- ولخرجی
贅沢な
- ولخرجی
מפואר
- ولخرجی
奢侈的
- ولخرجی
anasa
- ولخرجی
사치스러운
- ولخرجی
gösterişli
- ولخرجی
বিলাসবহুল
- ولخرجی
विलासी
- ولخرجی
stravagante
- ولخرجی
extravagant
- ولخرجی
extravagante
- ولخرجی
екстравагантний
- ولخرجی
экстравагантный
- ولخرجی
ekstrawagancki
- ولخرجی
extravagante
- ولخرجی
extravagante
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ولگساری اسراف در خرج: (... و گشاده دستیها و ولخرجیهایش را در خانه... تصویب نمیکنم)
