جدول جو
جدول جو

معنی وقائذ - جستجوی لغت در جدول جو

وقائذ
(وَ ءِ)
جمع واژۀ وقیذه. (اقرب الموارد). سنگهای گسترده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وَ کَ دَ)
مرکّب از: وقت + اذ، به معنی در این وقت یا در آن وقت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(وَ ءِ)
وقایع. رجوع به وقایع شود
لغت نامه دهخدا
(وَ ءِ)
جمع واژۀ وقیصه. (اقرب الموارد). سر استخوانهای کوتاه. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). رجوع به وقیصه شود
لغت نامه دهخدا
(نَ ءِ)
جمع واژۀ نقیذه. رجوع به نقیذه شود
لغت نامه دهخدا
جمع وقیعه، آسیب های جنگ کشت و کشتارها دشیادها بد گویی ها جمع وقیعه (وقیعه)، آسیب جنگ، جنگ پیکار، سرگذشتها اتفاقات: (بر کیارق... بروزگار او حوادث و وقایع بسیار افتاد) یا وقایع عرب. روزهای جنگ تازیان و داستانهای آنها. توضیح در تداول ایرانیان وقایع جمع (واقعه) گرفته میشود
فرهنگ لغت هوشیار