قریه ای است میان ارسوف و قیساریه بشام و قبر شعیب بدانجاست. قریه ای بین طبریه و عکا و از آنجا تا طبریه دو فرسنگ است و صلاح الدین ایوبی را با صلیبیون در این جا جنگی بزرگ روی داد و فتحی عظیم نصیب وی گردید. و بنزدیکی آن قریۀ کوچکی است بنام خباریه و گویند قبر شعیب بدین قریه است، و نیز نام جائی است میان فرما و بلبیس بمصر و بدانجا دریاچه ای است که ماهی معروف به حطینی را از آن دریاچه صید کنند
قریه ای است میان ارسوف و قیساریه بشام و قبر شعیب بدانجاست. قریه ای بین طبریه و عکا و از آنجا تا طبریه دو فرسنگ است و صلاح الدین ایوبی را با صلیبیون در این جا جنگی بزرگ روی داد و فتحی عظیم نصیب وی گردید. و بنزدیکی آن قریۀ کوچکی است بنام خباریه و گویند قبر شعیب بدین قریه است، و نیز نام جائی است میان فرما و بلبیس بمصر و بدانجا دریاچه ای است که ماهی معروف به حطینی را از آن دریاچه صید کنند
جای باش ساختن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). وطن گرفتن. (تاج المصادر بیهقی). وطن کردن. (زوزنی). محلی را برای سکونت و اقامت اختیار کردن. (از اقرب الموارد) ، دل بر چیزی بنهادن. (تاج المصادر بیهقی) (از زوزنی). دل نهادن بر چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : برای توطین نفس را و تسلیۀ قلب را. (تفسیر ابوالفتوح از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). و من آداب الحسبه توطین النفس علی الصبر. (معالم القربه از یادداشت ایضاً). رجوع به توطن شود
جای باش ساختن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). وطن گرفتن. (تاج المصادر بیهقی). وطن کردن. (زوزنی). محلی را برای سکونت و اقامت اختیار کردن. (از اقرب الموارد) ، دل بر چیزی بنهادن. (تاج المصادر بیهقی) (از زوزنی). دل نهادن بر چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : برای توطین نفس را و تسلیۀ قلب را. (تفسیر ابوالفتوح از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). و من آداب الحسبه توطین النفس علی الصبر. (معالم القربه از یادداشت ایضاً). رجوع به توطن شود