- وطنی
- میهنی
معنی وطنی - جستجوی لغت در جدول جو
- وطنی
- میهنی منسوب به وطن میهن ساخته و پرداخته وطن: (محصولات وطنی)
- وطنی ((وَ طَ))
- منسوب به وطن، ساخته و پرداخته وطن و میهن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اصطلاح وینی (Vignette) در سینما به تکنیکی اشاره دارد که در آن لبه های تصویر به تدریج تاریک تر یا روشن تر می شوند. این تکنیک می تواند برای ایجاد تمرکز بیشتر بر روی مرکز تصویر یا بهبود فضای بصری و احساسی صحنه استفاده شود. وینی می تواند به صورت دیجیتال در مرحله پس تولید یا به صورت فیزیکی در هنگام فیلم برداری ایجاد شود.
کاربردهای وینی در سینما:
1. تمرکز بر روی مرکز تصویر:
- با تاریک تر کردن لبه های تصویر، توجه مخاطب به مرکز تصویر جلب می شود، که معمولاً مهم ترین بخش صحنه است.
2. ایجاد حس نوستالژی یا دوره ای خاص:
- وینی می تواند به صحنه ها حالتی قدیمی و نوستالژیک بدهد، که در فیلم های دوره ای و تاریخی به کار می رود.
3. ایجاد حس رویا یا خاطره:
- این تکنیک می تواند برای نمایش صحنه هایی که به صورت رویا یا خاطره هستند، استفاده شود، تا مرز بین واقعیت و خیال را نشان دهد.
4. تنظیم فضای احساسی:
- وینی می تواند به تقویت حس درام، تنش، یا حتی رمانتیک بودن صحنه کمک کند.
نحوه ایجاد وینی:
1. استفاده از لنزها و فیلترها:
- در هنگام فیلم برداری می توان از لنزهای خاص یا فیلترهای وینی استفاده کرد تا به صورت فیزیکی این اثر ایجاد شود.
2. تدوین دیجیتال:
- با استفاده از نرم افزارهای ویرایش فیلم مانند Adobe Premiere، Final Cut Pro، یا DaVinci Resolve، می توان به راحتی وینی را به تصاویر اضافه کرد. این نرم افزارها ابزارهایی برای تنظیم شدت و میزان وینی ارائه می دهند.
نمونه های معروف:
1. فیلم های صامت و قدیمی:
- در بسیاری از فیلم های صامت و ابتدایی از وینی به صورت طبیعی به دلیل محدودیت های تکنیکی استفاده می شد.
2. `هتل بزرگ بوداپست` (The Grand Budapest Hotel):
- وس اندرسون در برخی صحنه های این فیلم از وینی برای ایجاد حس نوستالژیک و دوره ای استفاده کرده است.
3. `آملی` (Amélie):
- در این فیلم نیز از وینی برای ایجاد حس خیالی و تقویت فضای رمانتیک استفاده شده است.
نتیجه گیری
وینی یک ابزار قدرتمند در دست فیلم سازان است که می تواند به تنظیم فضای بصری و احساسی صحنه ها کمک کند. این تکنیک به فیلم سازان امکان می دهد تا توجه مخاطب را به بخش های خاصی از تصویر جلب کنند و حس و حالتی خاص به صحنه ها بدهند. استفاده مناسب از وینی می تواند به تقویت تأثیرات بصری و احساسی فیلم کمک شایانی کند.
کاربردهای وینی در سینما:
1. تمرکز بر روی مرکز تصویر:
- با تاریک تر کردن لبه های تصویر، توجه مخاطب به مرکز تصویر جلب می شود، که معمولاً مهم ترین بخش صحنه است.
2. ایجاد حس نوستالژی یا دوره ای خاص:
- وینی می تواند به صحنه ها حالتی قدیمی و نوستالژیک بدهد، که در فیلم های دوره ای و تاریخی به کار می رود.
3. ایجاد حس رویا یا خاطره:
- این تکنیک می تواند برای نمایش صحنه هایی که به صورت رویا یا خاطره هستند، استفاده شود، تا مرز بین واقعیت و خیال را نشان دهد.
4. تنظیم فضای احساسی:
- وینی می تواند به تقویت حس درام، تنش، یا حتی رمانتیک بودن صحنه کمک کند.
نحوه ایجاد وینی:
1. استفاده از لنزها و فیلترها:
- در هنگام فیلم برداری می توان از لنزهای خاص یا فیلترهای وینی استفاده کرد تا به صورت فیزیکی این اثر ایجاد شود.
2. تدوین دیجیتال:
- با استفاده از نرم افزارهای ویرایش فیلم مانند Adobe Premiere، Final Cut Pro، یا DaVinci Resolve، می توان به راحتی وینی را به تصاویر اضافه کرد. این نرم افزارها ابزارهایی برای تنظیم شدت و میزان وینی ارائه می دهند.
نمونه های معروف:
1. فیلم های صامت و قدیمی:
- در بسیاری از فیلم های صامت و ابتدایی از وینی به صورت طبیعی به دلیل محدودیت های تکنیکی استفاده می شد.
2. `هتل بزرگ بوداپست` (The Grand Budapest Hotel):
- وس اندرسون در برخی صحنه های این فیلم از وینی برای ایجاد حس نوستالژیک و دوره ای استفاده کرده است.
3. `آملی` (Amélie):
- در این فیلم نیز از وینی برای ایجاد حس خیالی و تقویت فضای رمانتیک استفاده شده است.
نتیجه گیری
وینی یک ابزار قدرتمند در دست فیلم سازان است که می تواند به تنظیم فضای بصری و احساسی صحنه ها کمک کند. این تکنیک به فیلم سازان امکان می دهد تا توجه مخاطب را به بخش های خاصی از تصویر جلب کنند و حس و حالتی خاص به صحنه ها بدهند. استفاده مناسب از وینی می تواند به تقویت تأثیرات بصری و احساسی فیلم کمک شایانی کند.
گمان بردن
بت پرست، آنکه بت را پرستش کند
محلول روغنی که بر روی سطوح کفش، کیف و مانند آن مالیده می شود و در مجاورت هوا، لایه ای سخت و براق را تشکیل می دهد
هوو، دو زن که یک شوهر داشته باشند هر کدام هووی دیگری نامیده می شود، همشوی، هم شو، نباغ، بناغ، اموسنی
منسوب به قطن پنبه یی ساخته از پنبه، نوعی از قماش ابریشمین (در هندوستان آن را مشروع گویند)، . . قباهای قطنی و دارایی و دستار داده
به آخر کلمات ملحق شود دال بر محافظت و نگهبانی پالیز وانی خوکوانی دشتوانی گله وانی. شباهت و مانندگی. توضیخ درین نوع کلمات درحقیقت (ی) (حاصل مصدر) به آخر کلمات مختوم به - وان ملحق شده. وانیل: گیاهی است بالا رونده از تیره ثعلب که درای ساقه استوانه ای و برگهای کامل و تقریبا بدون دمبرگ است رگبرگهایش موازی است. این گیاه بومی آفریقا و نواحی شرق مکزیک است ولی امروزه در غالب نقاط گرم کاشبه میشود گلهایش مجتمع بصورت سنبه درانتهای ساقه قرار میگیرند و متمایل به سبز میباشند میوه اش به درازای 12 تا 15 سانتی متر است جدار میوه ضخیم و گوشت دارو بویش بسیار قوی و مطبوع و معطر و طعمش کمی شیرین است درون میوه تعداد زیادی دانه های بسیار کوچک و سیاه رنگ جای دارد سطح خارجی میوه شیار دار برنگ قهوه ای تیره است این گیاه خصوصا میوه اش دارای مواد چرب و معدنی و مواد زرین و مواد معطر مختلفی است که مهمترازهمه وانیلین است، وانیلین. الف - میوه. ب - مقطع میوه. ج - دو دانه وانیل
وثنی در فارسی بت پرست بت پرست
به مانک هوو پارسی است خواب آلوده: زن، چشم خفته: زن چرتی چرتباره زنی که بازن دیگر در شوهرمشترک باشند هوو بنانج (دوستانم همه ماننده وسنی شده اند همه زانست که بامن نه درم ماند ونه زر) (عسجدی)
سنگی سنگه ای
هوو وسنی
فرانسوی بنگرید به وارنیش ماده صمغی شکلی که از برخی گیاهان (خصوصا گونه های مختلف سماق و بادام هندی) بدست می آورند و پس از تصفیه از آن جهت لعاب دادن و روکش برخی مصنوعات بمنظور جلا و زیبایی و یا حفظ آنها در برابر رطوبت و سایر عوامل خارجی استفاده میکنند. توضیح مایع زرد رنگی است که در شیشه های در بسته ریزند و آن درنقاشی بکار میرود و یک ماه بعد از اتمام کار وخشک شدن تابلو بروی آن مالند تا رنگها تازه تر و زیباتر جلوه کند
میهن
محل اقامت شخص و جایی که در آن متولد شده و پرورش یافته، میهن، زادبوم
مرپرحرف پرگوی. چیزی که پاسپردی آن آشکارباشد: (دراین باب رخصت یجوز للشاعر مالایجوز متمسکی قوی است و بهانه ضرورت شعر مستندی وطی
مهین بگرید مرا دوده و میهنم که بی سر ببینند خسته تنم (عنصری) چو آمد بر مهین ومان خویش ببردش به سد لابه مهمان خویش (اسدی توسی) زاد بوم زادگاه جایباش، ستورگاه مقیم شدن در جایی، اقامت در جایی، (سم) محل اقامت جای باش: (هفتصدوپنجاه وچارازهجت خیرالبشر مهررا چوزامکان وماه راخوشه وطن) (حافظ)، شهر زاد: (و این ضعیف مصنف ترجمه ابوالشرف ناصح... بوقتی که از وطن خویش بسبب حوادث روزگار منزعج بود و باصفهان مقیم)، کشوری که شخص در یکی از نواحی آن مولد شده و نشو و نما کرده میهن. یا وطن اصلی. زادگاه اصلی: (در زمن نواب سکندرشان رخصت انصراف یافته متوجه وطن اصلی گردید)، آسمان. یا وطن مالوف. جایی که شخص بسکونت در آن الفت و انس گرفته
جماع کردن
آنچه در کشور ساخته می شود
جمع متوطن، زیستوران جمع متوطن در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : همه متوطنین قلعه در مقام تلف و قلعه بدست دشمن می افتد
هم مهینی
((~. وَ طَ))
فرهنگ فارسی معین
مکتبی که هواداران آن خواهان از میان برداشتن مرزهای ملی و تشکیل یک حکومت جهانی هستند، انترناسیونال