منسوب به وصول. آنچه ممکن است وصول شود و به دست آید و جمعآوری شود. (ناظم الاطباء). - لاوصولی، آنچه به دست نمی آید و جمعآوری نمیشود و سوخت. (ناظم الاطباء). حاصل نشدنی
منسوب به وصول. آنچه ممکن است وصول شود و به دست آید و جمعآوری شود. (ناظم الاطباء). - لاوصولی، آنچه به دست نمی آید و جمعآوری نمیشود و سوخت. (ناظم الاطباء). حاصل نشدنی
پیرو اصول و قواعد، متکی بر اصول و قواعد محکم، عالمی که به علم اصول عمل می کند، عالم متعمق در اصول علوم، عالمی که در اصول دین بحث می کند، علمای اسلام که در امور شرعی به علم اصول عمل کنند
پیرو اصول و قواعد، متکی بر اصول و قواعد محکم، عالمی که به علم اصول عمل می کند، عالم متعمق در اصول علوم، عالمی که در اصول دین بحث می کند، علمای اسلام که در امور شرعی به علم اصول عمل کنند
محمد بن یحیی بن عبداﷲ بن عباس بن محمد بن صول تکین کاتب، مکنی به ابی بکر و معروف به صولی شطرنجی، از ابوداود سجستانی و ابوالعباس ثعلب ومبرد و جز آنان روایت کند و دارقطنی و مرزبانی از او روایت دارند، صولی از بزرگان ادب است، وی ندیم الراضی و المکتفی و المقتدر بود، او را تصانیفی است، ازآن جمله: الاوراق فی اخبار آل العباس و اشعار هم، الغرر، الانواع، العباده، ادب الکاتب، الوزراء، اخبار ابی تمام، اخبار القرامطه، اخبار ابن هرمه، اخبار سیدحمیری، اخبار ابی عمروبن العلاء، اخبار اسحاق بن ابراهیم، وی در شطرنج یگانه روزگار بود و بسال 335 یا 336 هجری قمری درگذشت، (وفیات الاعیان ج 2 ص 88)، رجوع به الموشح مرزبانی و الفهرست ابن ندیم و الاعلام زرکلی شود
محمد بن یحیی بن عبداﷲ بن عباس بن محمد بن صول تکین کاتب، مکنی به ابی بکر و معروف به صولی شطرنجی، از ابوداود سجستانی و ابوالعباس ثعلب ومبرد و جز آنان روایت کند و دارقطنی و مرزبانی از او روایت دارند، صولی از بزرگان ادب است، وی ندیم الراضی و المکتفی و المقتدر بود، او را تصانیفی است، ازآن جمله: الاوراق فی اخبار آل العباس و اشعار هم، الغرر، الانواع، العباده، ادب الکاتب، الوزراء، اخبار ابی تمام، اخبار القرامطه، اخبار ابن هرمه، اخبار سیدحمیری، اخبار ابی عَمروبن العلاء، اخبار اسحاق بن ابراهیم، وی در شطرنج یگانه روزگار بود و بسال 335 یا 336 هجری قمری درگذشت، (وفیات الاعیان ج 2 ص 88)، رجوع به الموشح مرزبانی و الفهرست ابن ندیم و الاعلام زرکلی شود
دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان، واقعدر 6 هزارگزی شمال باختری لنده و 72 هزارگزی شمال اتومبیل رو بهبهان به آغاجاری واقع است، این دهکده کوهستانی، گرمسیر و مالاریائی است، 150 تن سکنه دارد، آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات، پشم و لبنیات، شغل اهالی زراعت و حشم داری و صنایع دستی آنان قالی، قالیچه و گلیم بافی است، راه دهکده مالرو است و ساکنین از طایفۀ طیبی هستند، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان، واقعدر 6 هزارگزی شمال باختری لنده و 72 هزارگزی شمال اتومبیل رو بهبهان به آغاجاری واقع است، این دهکده کوهستانی، گرمسیر و مالاریائی است، 150 تن سکنه دارد، آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات، پشم و لبنیات، شغل اهالی زراعت و حشم داری و صنایع دستی آنان قالی، قالیچه و گلیم بافی است، راه دهکده مالرو است و ساکنین از طایفۀ طیبی هستند، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
عالم متعمق در اصول علوم یا متمسک به اصول یا رونده بر مقتضای اصول. (از قطر المحیط). طایفه ای از علمای اسلام که در امور شرعیه به علم اصول عمل میکنند. مقابل اخباری. (ناظم الاطباء). میان اصولیان و اخباریان کشمکشها و اختلافهایی وجود داشت و چنانکه آقای همایی نوشته اند: اختلاف اصولی و اخباری در شیعه تقریباً نظیر یا باقیماندۀ اختلاف معتزلی و اشعری است، پنداری این بنا روی ویرانه های عقاید همان دو طایفه بنیاد گشته است. عقاید معتزله داخل طریقۀ اصولی و طریقۀ اشاعره و ارباب حدیث سرمشق مسلک اخباری است. مشاجرات اصولی و اخباری در شیعه هم نسبت به خود کمتر از مشاجرات معتزلی و اشعری و رفتارشان بی شباهت به یکدیگر نبوده است. (از غزالی نامه ص 75).
عالم متعمق در اصول علوم یا متمسک به اصول یا رونده بر مقتضای اصول. (از قطر المحیط). طایفه ای از علمای اسلام که در امور شرعیه به علم اصول عمل میکنند. مقابل اخباری. (ناظم الاطباء). میان اصولیان و اخباریان کشمکشها و اختلافهایی وجود داشت و چنانکه آقای همایی نوشته اند: اختلاف اصولی و اخباری در شیعه تقریباً نظیر یا باقیماندۀ اختلاف معتزلی و اشعری است، پنداری این بنا روی ویرانه های عقاید همان دو طایفه بنیاد گشته است. عقاید معتزله داخل طریقۀ اصولی و طریقۀ اشاعره و ارباب حدیث سرمشق مسلک اخباری است. مشاجرات اصولی و اخباری در شیعه هم نسبت به خود کمتر از مشاجرات معتزلی و اشعری و رفتارشان بی شباهت به یکدیگر نبوده است. (از غزالی نامه ص 75).
علم حصولی، (اصطلاح حکمای اسلام) مقابل است با علم حضوری و مراد از آن علمی است که در آن صورت ذهنی عین صورت عینی نبوده باشد مانند علم نفس به اموری که از صقع ذات او خارج است و آنرا علم ارتسامی نیزنامند. و رجوع به لفظ حضوری در همین لغت نامه شود
علم حصولی، (اصطلاح حکمای اسلام) مقابل است با علم حضوری و مراد از آن علمی است که در آن صورت ذهنی عین صورت عینی نبوده باشد مانند علم نفس به اموری که از صقع ذات او خارج است و آنرا علم ارتسامی نیزنامند. و رجوع به لفظ حضوری در همین لغت نامه شود
عمل وصّال. ترمیم و اصلاح و صحافی کتابی کهنه که بخشی از اوراق آن اسقاط شده باشد. پیوند کردن کتاب کهنه یا ازکاررفته. (آنندراج) : چند در ملک عدم تعمیر را والی کنم این کهن مجموعه را تا چند وصالی کنم ؟ محسن تأثیر (از آنندراج). ، پینه دوزی کردن در جامه. (آنندراج). شغل و حرفۀ آن کس که چیزی را وصله میکند و درپی می نماید. (ناظم الاطباء)
عمل وَصّال. ترمیم و اصلاح و صحافی کتابی کهنه که بخشی از اوراق آن اسقاط شده باشد. پیوند کردن کتاب کهنه یا ازکاررفته. (آنندراج) : چند در ملک عدم تعمیر را والی کنم این کهن مجموعه را تا چند وصالی کنم ؟ محسن تأثیر (از آنندراج). ، پینه دوزی کردن در جامه. (آنندراج). شغل و حرفۀ آن کس که چیزی را وصله میکند و درپی می نماید. (ناظم الاطباء)
وصلی در فارسی پیوندی، ستاکی، پلمه (لوح) منسوب به وصلی: پیوندی اتصالی، مقابل اصلی، (اسم تخته ای از چوب یا مقوا یا لوح و جز آن که کودکان بر آن مشق خط کنند و نوشتن آموزند
وصلی در فارسی پیوندی، ستاکی، پلمه (لوح) منسوب به وصلی: پیوندی اتصالی، مقابل اصلی، (اسم تخته ای از چوب یا مقوا یا لوح و جز آن که کودکان بر آن مشق خط کنند و نوشتن آموزند