جدول جو
جدول جو

معنی وصأه - جستجوی لغت در جدول جو

وصأه
(فَ حَ قَ)
درهم و پیوسته روییدن گیاه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). وصاء. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به وصاء شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وُ یَ)
اسم است وصیت را. (منتهی الارب). وصی گردانیدگی و عمل وصی گردانیدن. (ناظم الاطباء). رجوع به وصیت شود
لغت نامه دهخدا
(وَصْ صا فَ)
مؤنث وصاف، مبالغه در معنی وصاف. بسیار وصف کننده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(وَ)
اندرز و پند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). وصیت، شاخۀ خرما که بدان پشتواره بندند. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج، وصی ̍. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از وصایه
تصویر وصایه
وصایت در فارسی جایستایی، خواستگفت اندرز سفارش
فرهنگ لغت هوشیار
وصافه در فارسی مونث وصاف ستاینده زاب نهنده مونث (وصاف)، مبالغه در معنی (وصاف)
فرهنگ لغت هوشیار