وصال، پیوند دادن دو یا چند چیز به یکدیگر، پیوستن، مقابل هجر مرتبط شدن در علوم ادبی در قافیه، حرفی که بی فاصله به روی می پیوندد و روی به واسطۀ آن متحرک می شود، چنان که در شعر زیر «یا» حرف وصل است و به سبب آن «را» که حرف روی باشد متحرک شده است، برای مثال خوش بود یاری و یاری در کنار سبزه زاری / مهربانان روی برهم وز حسودان بر کناری (سعدی۲ - ۵۷۴) پیوند بند اندام، عضو بدن
وصال، پیوند دادن دو یا چند چیز به یکدیگر، پیوستن، مقابل هجر مرتبط شدن در علوم ادبی در قافیه، حرفی که بی فاصله به رَوی می پیوندد و رَوی به واسطۀ آن متحرک می شود، چنان که در شعر زیر «یا» حرف وصل است و به سبب آن «را» که حرف رَوی باشد متحرک شده است، برای مِثال خوش بُوَد یاری و یاری در کنار سبزه زاری / مهربانان روی برهم وز حسودان بر کناری (سعدی۲ - ۵۷۴) پیوند بند اندام، عضو بدن
وصی در فارسی پتیمار جایستا اندرز بد خواستکرد اندرز دهنده، کسی که وصیت کند سفارش کننده، کسی که بوی وصیت شده سفارش شده، کسی که موافق سفارش و وصیت کسی پس از مرگ وی در امور و اموال وی دخالت و تصرف کند، لقب شیث بن آدم ع، لقب علی علیه السلام بن ابی طالب (که وصی رسول الله صلی الله علیه و آله است) : از جانب حق در زمان حضرت نبی و وصی و زهرا وسبطین علیهم الصلوه والسلام هرپنج بوعده گاه عزم مباهله بیرون فرمودند)
وصی در فارسی پتیمار جایستا اندرز بد خواستکرد اندرز دهنده، کسی که وصیت کند سفارش کننده، کسی که بوی وصیت شده سفارش شده، کسی که موافق سفارش و وصیت کسی پس از مرگ وی در امور و اموال وی دخالت و تصرف کند، لقب شیث بن آدم ع، لقب علی علیه السلام بن ابی طالب (که وصی رسول الله صلی الله علیه و آله است) : از جانب حق در زمان حضرت نبی و وصی و زهرا وسبطین علیهم الصلوه والسلام هرپنج بوعده گاه عزم مباهله بیرون فرمودند)
وصلی در فارسی پیوندی، ستاکی، پلمه (لوح) منسوب به وصلی: پیوندی اتصالی، مقابل اصلی، (اسم تخته ای از چوب یا مقوا یا لوح و جز آن که کودکان بر آن مشق خط کنند و نوشتن آموزند
وصلی در فارسی پیوندی، ستاکی، پلمه (لوح) منسوب به وصلی: پیوندی اتصالی، مقابل اصلی، (اسم تخته ای از چوب یا مقوا یا لوح و جز آن که کودکان بر آن مشق خط کنند و نوشتن آموزند
خواستنامه اندرز نامه سفارشنامه اندرزنامه، ورقه ای دال بر سفارشهایی که شخص به وصی خود کندکه پس از مرگش اعمال منظم را انجام دهد و اموال او را طبق دستور وی تقسیم نماید یا بمصرف برساند
خواستنامه اندرز نامه سفارشنامه اندرزنامه، ورقه ای دال بر سفارشهایی که شخص به وصی خود کندکه پس از مرگش اعمال منظم را انجام دهد و اموال او را طبق دستور وی تقسیم نماید یا بمصرف برساند
اندر نصیحت، سفارش کسی بیک یا چند تن مبنی بر احوال اعمال و دخل و تصرف در اموال وی پس از مرگ او، جمع وصایا، عبارت است از (استنابه در تصرف بعد ازمرگ) یعنی همانطور که وکیل از جانب موکل نیابت دارد که پاره ای تصرفات بنماید (اببته در زمان حیات مول) موصی له با وصی هم نیابت دارند که از جانب موصی پاره ای تصرفات بنمایند نهایت آنکه این نیابت برای بعد از مرگ است)
اندر نصیحت، سفارش کسی بیک یا چند تن مبنی بر احوال اعمال و دخل و تصرف در اموال وی پس از مرگ او، جمع وصایا، عبارت است از (استنابه در تصرف بعد ازمرگ) یعنی همانطور که وکیل از جانب موکل نیابت دارد که پاره ای تصرفات بنماید (اببته در زمان حیات مول) موصی له با وصی هم نیابت دارند که از جانب موصی پاره ای تصرفات بنمایند نهایت آنکه این نیابت برای بعد از مرگ است)
اندر زدادن پنددادن: (آدم علیه السلام به شیث وصیت فرمود که این سخنان را نگاه دار و اولاد خود را به محافظت آن وصیت کن)، سفارش کردن بکسی یاکسانی که اعمالی را پس از مرگ سفارش کننده انجام دهند
اندر زدادن پنددادن: (آدم علیه السلام به شیث وصیت فرمود که این سخنان را نگاه دار و اولاد خود را به محافظت آن وصیت کن)، سفارش کردن بکسی یاکسانی که اعمالی را پس از مرگ سفارش کننده انجام دهند
میانسرای، آستانه در، آغل، شکاف گارباره (غار)، تنگ دوسیده آستان پیشگاه سرای آستانه، حظیره مانندی که در کوه از سنگ سازند جهت ستوران، حظیره ای که از ساقه های درخت سازند
میانسرای، آستانه در، آغل، شکاف گارباره (غار)، تنگ دوسیده آستان پیشگاه سرای آستانه، حظیره مانندی که در کوه از سنگ سازند جهت ستوران، حظیره ای که از ساقه های درخت سازند