وشی. سخن چینی کردن. سعایت نمودن نزدیک پادشاه. (منتهی الارب). غمز کردن. (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) ، دروغ گفتن، آراستن سخن به دروغ، بسیار شدن اهل قبیله و فرزندان و زادن. (منتهی الارب). رجوع به وشی شود
وشی. سخن چینی کردن. سعایت نمودن نزدیک پادشاه. (منتهی الارب). غمز کردن. (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) ، دروغ گفتن، آراستن سخن به دروغ، بسیار شدن اهل قبیله و فرزندان و زادن. (منتهی الارب). رجوع به وشی شود