جدول جو
جدول جو

معنی وستریوش - جستجوی لغت در جدول جو

وستریوش
(وَ)
واستریوش. (فرهنگ فارسی معین). کشاورز، و آن یکی از طبقات چهارگانه عهد ساسانی به شمار میرفته. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
وستریوش
کشاورز و آن یکی از طبقات چهار گانه عهد ساسانی بشمار میرفته، جمع واستریوشان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از استریو
تصویر استریو
صدای استریوفونیک (Stereo یا Stereophonic) در فیلم برداری و صوت برداری به یک فرمت صوتی اشاره دارد که از دو کانال صوتی جداگانه استفاده می کند تا به تماشاگر احساس مکانی ثابت و تجربه ای غنی تر از صدا دهد. در این فرمت، صدا به طور جداگانه از دو نقطه مختلف (کانال های چپ و راست) پخش می شود که این امر به تماشاگر امکان می دهد تا بهتر از مکان ها و حرکات صوتی در فیلم یا نمایش پی ببرد.
مزایا و ویژگی های صدای استریوفونیک:
1. مکانیکی بودن صدا : با استفاده از دو کانال جداگانه، صداها به صورتی که در واقعیت تجسم می شود، از جهت چپ و راست به گوش تماشاگر می رسد. این باعث می شود تجربهٔ شنیداری طبیعی تر و واقعی تری ارائه شود.
2. تجربهٔ غنی تر : صدای استریوفونیک امکان ارائهٔ تفاوت های صوتی در دو طرف گوش تماشاگر را فراهم می کند که باعث می شود تا مکان ها، فضاها و حتی جنبه های احساسی بیشتری به نمایش درآید.
3. کاربردهای گسترده : صدای استریوفونیک در فیلم های سینمایی، فیلم های مستند، تولیدات تلویزیونی و حتی بازی های ویدئویی استفاده می شود. این فرمت به دلیل توانایی ارائهٔ تجربهٔ صوتی غنی تر، جزئیات بیشتر و احساسات عمیق تر، در بسیاری از حوزه های مختلف صوتی-تصویری پرکاربرد است.
4. کیفیت بالا : با توجه به استفاده از دو کانال جداگانه، صدای استریوفونیک به طور کلی کیفیت بهتری نسبت به صدای مونوفونیک (یک کانال) دارد و این به ارائهٔ تجربهٔ شنیداری متمایز و پرکیفیت کمک می کند.
صدای استریوفونیک به عنوان یک استاندارد معمول در صنعت صوتی-تصویری برای ایجاد تجربهٔ صوتی عمیق تر و غنی تر ترکیبی از مکان ها، جزئیات و احساسات بیشتر در فضاهای صوتی مختلف استفاده می شود و به تماشاگران امکان می دهد تا به صورت بیشتری در داستان ها و صحنه هایی که در معرض قرار می گیرند، غرق شوند.
صدایی که به لحاظ بعد، عمق و جهت به صدای طبیعی نزدیک است و می تواند میزان مشارکت تماشاگر در فیلم را بالا ببرد. صدای دالبی دیجیتال و شکل تکامل یافته صدای استریو فونیک است که در این حالت، صدا در شش باند ضبط و پخش می شود
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از واستریوش
تصویر واستریوش
کشاورز، کشتکار، دهقان
برزگر، زارع، فلّاح، ورزگر، برزکار، بزرکار، برزیگر، برزه گر، گیاه کار، حرّاث، حارث، بازیار، کدیور، ورزگار، ورزکار، ورزه، ورزی، کشورز، کشتبان
فرهنگ فارسی عمید
(وَ)
وزیر کشاورزی در عهدساسانی. در تاریخ طبری وستریوشان سلار آمده. (فرهنگ فارسی معین از تاریخ بلعمی چ وزارت فرهنگ ج 1 ص 948)
لغت نامه دهخدا
(نَ دَ / دِ)
چیزی که ستر عورت بدان کنند. (آنندراج) :
برفت سایۀ درویش و سترپوش غریب
بپوش بار خدایا به عفو ستارش.
سعدی.
یک رنگ شویم تا نماند
این خرقۀ سترپوش زنار.
سعدی.
چو گل از هر طرف چاک دگر دارد گریبانم
ز رسوایی چو صحرا سترپوشم نیست دامانم.
محمدقلی سلیم (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تِ)
طبقۀ کشاورز در عهد ساسانیان که یکی از چهار طبقۀ مردم آن زمان بوده است. (ایران در زمان ساسانیان ص 118). و رجوع به استریوشان سالار شود. والخامس (الخامس من مراتب فرس) ’هو تخشه بذ’ تفسیره حافظ کل من یکدّ بیدیه کالمهنه والفلاحین والتجار، غیرهم و رئیسهم و منهم یسمیه ’واستریوش’ و کان هؤلاء المعتبرین الملک و القوام به والوسائط بین الملک و بین رعیته. (التنبیه والاشراف مسعودی، از امثال و حکم دهخدا ج 3 ص 1669)
لغت نامه دهخدا
(تُ تَ ری یو)
جمع تستری. (معجم البلدان). منسوبان به تستر (شوشتر). و رجوع به تستر شود
لغت نامه دهخدا
(تُ تَ ری یو)
محله ای به بغداد، در جانب غربی بین دجله و باب البصره بود که در آن اهالی تستر (شوشتر) سکونت داشتند ولباسهای شوشتری درست می کردند. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
کشاورزی، (خرده اوستا ص 132)
لغت نامه دهخدا
کشاورز و آن یکی از طبقات چهار گانه عهد ساسانی بشمار میرفته، جمع واستریوشان
فرهنگ لغت هوشیار
((اِ تِ یُ))
نوعی دستگاه صوتی که توانایی پخش یا ضبط صدا را در دو یا چند جهت دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واستریوش
تصویر واستریوش
((تَ))
کشاورز و آن یکی از طبقات چهارگانه عهد ساسانی به شمار می رفته، جمع واستریوشان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استریو
تصویر استریو
ستيريو
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از استریو
تصویر استریو
Stereophonic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از استریو
تصویر استریو
stéréophonique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از استریو
تصویر استریو
סטריאו
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از استریو
تصویر استریو
اسٹیریو
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از استریو
تصویر استریو
স্টিরিও
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از استریو
تصویر استریو
stereofoniki
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از استریو
تصویر استریو
stereofonik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از استریو
تصویر استریو
스테레오
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از استریو
تصویر استریو
ステレオ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از استریو
تصویر استریو
สเตอริโอ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از استریو
تصویر استریو
स्टीरियो
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از استریو
تصویر استریو
stereofonik
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از استریو
تصویر استریو
stereofonisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از استریو
تصویر استریو
estereofónico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از استریو
تصویر استریو
stereofonico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از استریو
تصویر استریو
立体声的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از استریو
تصویر استریو
stereofoniczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از استریو
تصویر استریو
стереофонічний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از استریو
تصویر استریو
stereophonisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از استریو
تصویر استریو
стереофонический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از استریو
تصویر استریو
estereofônico
دیکشنری فارسی به پرتغالی