جدول جو
جدول جو

معنی وزوز - جستجوی لغت در جدول جو

وزوز
صدای مگس و زنبور
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
فرهنگ فارسی عمید
وزوز
(وَزْ وَ)
مرگ. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، چوبی است پهن که بدان خاک را از فراز به نشیب کشند. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). چوبک خاک کشیدن. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
وزوز
(وِزْ وِ)
بانگ مگس. طنین مگس. حکایت بانگ زنبور و امثال آن. (یادداشت مؤلف). آواز زنبور، مگس و غیره. (فرهنگ فارسی معین) : در حیاطاز زور گرما جز نالۀ زنجره ها و وزوز زنبورهای درشت و ترس آور که عصبانی شده بودند نه صدائی بود و نه آمدورفتی. (فرهنگ فارسی معین از شوهر آهوخانم ص 372)
لغت نامه دهخدا
وزوز
آواز زنبور مگس و غیره در حیاط از زور گرما جز ناله زنجره ها و زوز زنبورهای درشت و ترس آور که عصبانی شده بودند نه صدائی بود و نه آمد و رفتی
فرهنگ لغت هوشیار
وزوز
الضّجّة
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به عربی
وزوز
Buzzing
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به انگلیسی
وزوز
bourdonnement
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به فرانسوی
وزوز
zumbido
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به پرتغالی
وزوز
zumbido
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
وزوز
brzęczący
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به لهستانی
وزوز
жужжащий
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به روسی
وزوز
жужмливий
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به اوکراینی
وزوز
zoemend
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به هلندی
وزوز
summend
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به آلمانی
وزوز
भिनभिनाहट
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به هندی
وزوز
ভনভন করা
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به بنگالی
وزوز
بھنبھنانا
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به اردو
وزوز
มิดๆ
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به تایلندی
وزوز
berdengung
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
وزوز
רַעַשׁ
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به عبری
وزوز
ブンブンする
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به ژاپنی
وزوز
ronzante
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
وزوز
inayo buzuki
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به سواحیلی
وزوز
윙윙하는
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به کره ای
وزوز
vızıldayan
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
وزوز
嗡嗡的
تصویری از وزوز
تصویر وزوز
دیکشنری فارسی به چینی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ وَ وِ)
رجل موزوز، مرد بلند بردارندۀ آواز طرب انگیز. (منتهی الارب) (آنندراج). مردی که آواز بلند طرب انگیز می خواند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
شهری در شرقی اسپانیا.
بونت. حصنی است.
لغت نامه دهخدا
(وِزْ وِ)
در تداول، درهم و برهم (مو). پیچیده. مجعد
لغت نامه دهخدا
(وِزْ وِ)
در تداول، موی وزکرده و ژولیده و دارای جعدهای بسیار ریز و نامرتب. (فرهنگ فارسی معین از فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خزوز
تصویر خزوز
جمع خز، از پارسی خزها جامه های خز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وزوزک
تصویر وزوزک
عهدشاه وزوزک. عهد عتیق زمان بسیاردور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وزوزی
تصویر وزوزی
موی وز کرده وژولیده ودارای جعدهای بسیار ریز و نامرتب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وجوز
تصویر وجوز
کوته سخنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وزوزی
تصویر وزوزی
((وِ وِ))
موی مجعد با فرهای ریز و بسیار
فرهنگ فارسی معین