معنی ورکاگوشی - جستجوی لغت در جدول جو
ورکاگوشی
نوعی قارچ سمی
ادامه...
نوعی قارچ سمی
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ورگوشی
(وَ)
ورگوش. گوشوارۀ درازی راگویند که تا به دوش برسد. (برهان) (ناظم الاطباء) ، لبۀ گوش و نرمۀ گوش. (ناظم الاطباء)
ادامه...
ورگوش. گوشوارۀ درازی راگویند که تا به دوش برسد. (برهان) (ناظم الاطباء) ، لبۀ گوش و نرمۀ گوش. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویر ورگوشی
ورگوشی
گوشوری که بگردن رسد: شنف ورگوشی (السامی)
ادامه...
گوشوری که بگردن رسد: شنف ورگوشی (السامی)
فرهنگ لغت هوشیار
دریاگوشی
صدف، گوشی ماهی
ادامه...
صدف، گوشی ماهی
فرهنگ گویش مازندرانی
ور گوشی
از ارتفاعات بخش یانه سر واقع در هزارجریب بهشهر
ادامه...
از ارتفاعات بخش یانه سر واقع در هزارجریب بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی