گرد کردن. برداشتن. بارکردن: که که ورکردن، برکردن، ستودن، افراشتن و بلند کردن، برکندن. برکشیدن. از بیخ کندن. برانداختن، تکیه کردن، سوختن و آتش افروختن. (ناظم الاطباء)
گرد کردن. برداشتن. بارکردن: که که ورکردن، برکردن، ستودن، افراشتن و بلند کردن، برکندن. برکشیدن. از بیخ کندن. برانداختن، تکیه کردن، سوختن و آتش افروختن. (ناظم الاطباء)