- وراجی
- پرگویی
معنی وراجی - جستجوی لغت در جدول جو
- وراجی
- روده درازی پر چانگی پرحرفی روده درازی: شغل خوب زیر سر کن دخل دار جان بابا را به وراجی چکار ک (بهار)
- وراجی
- پرحرفی، پرگویی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مشته ای دکانی که در آن حراج کنند
هم آرزویی
عمل و شغل سراج زین سازی زین فروشی، دکان سراج
زشتی، بی مقداری، پستی
کرایه دار، اجاره دار، مزدور، اجیر
ورخچی
شغل و عمل وراق، یکی از خطوط اسلامی
امیدوار
پرحرف، پرگو، کسی که سخنان بیهوده و بی معنی و بی فایده بگوید، یاوه گو، بیهوده گو، یاوه سرا، هرزه گو، هرزه خا، خیره درا، ژاژدرای، هرزه لاف، هرزه لای، یافه درای، ژاژخا، مهذار، هرزه درای، افسانه پرداز، افسانه گو
امیدوار، آنکه نسبت به برآورده شدن آرزویش خوشبین باشد، آرزومند، متوقع، مایۀ امید، مرتجی، بیوسنده
پرحرف، روده دراز
پرحرفی کردن روده درازی کردن