- ودیعی
- ودیعی در فارسی سپرده ای وانه ای منسوب به ودیعه (ودیعت)
معنی ودیعی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سپرده
در تازی نیامده پستی فرومایگی پستی فرومایگی خواری
مالی که به امانت نزد کسی بگذارند
امانت
سپرده شده، در علم حقوق مالی که به امانت نزد کسی بگذارند، سپرده
تن آسان و آرمیده، ساکن، مقبره