جدول جو
جدول جو

معنی ود - جستجوی لغت در جدول جو

ود
آرزو بردن، آرزو داشتن، دوستی و محبت
تصویری از ود
تصویر ود
فرهنگ لغت هوشیار
ود
((وَ دّ))
دوستی، محبت، دوست داشتن
تصویری از ود
تصویر ود
فرهنگ فارسی معین
ود
دوستی، عشق و محبت
تصویری از ود
تصویر ود
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ودود
تصویر ودود
(پسرانه)
بسیار مهربان، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ودیعه
تصویر ودیعه
سپرده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ودود
تصویر ودود
بسیار مهربان، دوستدار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وداع
تصویر وداع
بدرود گفتن، بدرود، پدرود، خداحافظی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ودج
تصویر ودج
شاهرگ گردن که هنگام غضب متورم می گردد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ودایع
تصویر ودایع
ودیعه ها، سپرده شده ها، در علم حقوق مالهایی که به امانت نزد کسی بگذارند، سپرده ها، جمع واژۀ ودیعه
فرهنگ فارسی عمید
ودیه در فارسی همسر مرد زن روجه زن: معبر گفت که در همین حلال تو نهال جمال بشکفد و شجره ودیه تو بثمره ولادت مثمر گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودین
تصویر ودین
خیسانیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودیک
تصویر ودیک
فربه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودیعی
تصویر ودیعی
ودیعی در فارسی سپرده ای وانه ای منسوب به ودیعه (ودیعت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودیعه دهنده
تصویر ودیعه دهنده
سپارنده امانت دهنده سپارنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودیعه دادن
تصویر ودیعه دادن
سپردن نهادن سپرده دادن مالی رابعنوان امانت بکسی دادن سپردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودیعه
تصویر ودیعه
مالی که به امانت نزد کسی بگذارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودیعت
تصویر ودیعت
امانت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودیع
تصویر ودیع
تن آسان و آرمیده، ساکن، مقبره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودیس
تصویر ودیس
گیاه خشک، انگبین تنک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودید
تصویر ودید
دوست دارنده، جمع اوداء
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودی
تصویر ودی
مرگ نابودی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودهاء
تصویر ودهاء
خوش آب و رنگ: زن
فرهنگ لغت هوشیار
ترانه محلی هجو آمیز و نشاط انگیز که ترجیع بندش اهمیت بسزا دار، نمایشنامه کمدی خفیف که در آن خدعه ای ماهرانه گنجانده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودود
تصویر ودود
دوست، محبوب، دوستدار، بسیار با محبت
فرهنگ لغت هوشیار
پسوندیست که ب) آخر ریشه دستوری ملحق گردد و مصدر سازد: گش - ودن آل - ودن آس - ودن
فرهنگ لغت هوشیار
روسی ملاب قسمی نوشابه الکلی که از حبوبات گیرند و در روسیه متداول است عرق روسی. توضیح ودکا نوشابه تند الکلی و مخلوطی است تصفیه شده ازالکل اتیلیک و آب. برای تهیه ودکا مخلوط الکل و آب را از زغال عبور دهند و سپس تصفیه کنند آنگاه شیره گیاهان یا دانه های یا ریشه ها و ادویه را بدان اضافه نمایند. انواع دیگر ودکاراازتقطیرمایعات شیرین مانند شیره انگور آلبالو وغیره بدست آورند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودک
تصویر ودک
فربه پرپیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودقه
تصویر ودقه
جوش چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودق
تصویر ودق
باران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودفه
تصویر ودفه
بستان سبز پیه، نای هندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودف
تصویر ودف
شوش شسر مردآب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودع
تصویر ودع
قبر، گور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودجی
تصویر ودجی
نهال مخ نهال خرما
فرهنگ لغت هوشیار
تثنیه ودج دو رگ گردن در حالت تثنیه دورگ از دو سوی گلو که ببریدن آن زندگی بسر آید: دروی سه است یکی مری ودجان حلقوم
فرهنگ لغت هوشیار
وداج: رگ گردن رگ خشم رگ گردن که هنگام غضب برجسته نماید وداج، جمع (عربی) اوداج
فرهنگ لغت هوشیار