جمع واژۀ وخم، به معنی مرد گران سنگ و ناموافق. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به وخم شود، جمع واژۀ وخوم. رجوع به وخوم شود، جمع واژۀ وخیم. (ناظم الاطباء). رجوع به وخیم شود
جَمعِ واژۀ وَخِم، به معنی مرد گران سنگ و ناموافق. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به وخم شود، جَمعِ واژۀ وخوم. رجوع به وخوم شود، جَمعِ واژۀ وخیم. (ناظم الاطباء). رجوع به وخیم شود
منسوب به رخام که اشتغال به عمل سنگ رخام را می رساند. (از انساب سمعانی) ، هر چیز که از مرمر سازند. (ناظم الاطباء). هر چیز که از مرمر سپید سازند. (از شعوری ج 2 ص 27) : کافر ار قامت همچون بت سیمین تو بیند بار دیگر نکند سجدۀ بتهای رخامی. سعدی. ، پارچۀ ظریف زری. (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2 ص 27) ، یک نوع خار است. (ناظم الاطباء)
منسوب به رخام که اشتغال به عمل سنگ رخام را می رساند. (از انساب سمعانی) ، هر چیز که از مرمر سازند. (ناظم الاطباء). هر چیز که از مرمر سپید سازند. (از شعوری ج 2 ص 27) : کافر ار قامت همچون بت سیمین تو بیند بار دیگر نکند سجدۀ بتهای رخامی. سعدی. ، پارچۀ ظریف زری. (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2 ص 27) ، یک نوع خار است. (ناظم الاطباء)
دهی از دهستان جراحی بخش شادگان شهرستان خرمشهر، در یکهزارگزی راه فرعی اتومبیل رو خلف آباد به شادگان. واقع در دشت. گرمسیر مالاریائی. سکنۀ آن 240 تن و آب آن از رود خانه جراحی تأمین می شود. ساکنین از طایفۀ سادات هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان جراحی بخش شادگان شهرستان خرمشهر، در یکهزارگزی راه فرعی اتومبیل رو خلف آباد به شادگان. واقع در دشت. گرمسیر مالاریائی. سکنۀ آن 240 تن و آب آن از رود خانه جراحی تأمین می شود. ساکنین از طایفۀ سادات هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
ناسازگاری. (از ناظم الاطباء) (غیاث اللغات). دشواری. گرانی. (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء). ناگواری. دژگواری. بدی. مضرت و زیان و ضرر. گزند. (ناظم الاطباء). وبال. (یادداشت مرحوم دهخدا) : بنگر ای نادان در وخامت عاقبت حیلۀ خویش. (کلیله و دمنه). و چون از لذات دنیا با چنان وخامت عاقبت آرام نمی باشد... (کلیله و دمنه). وخامه. رجوع به وخامه شود
ناسازگاری. (از ناظم الاطباء) (غیاث اللغات). دشواری. گرانی. (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء). ناگواری. دژگواری. بدی. مضرت و زیان و ضرر. گزند. (ناظم الاطباء). وبال. (یادداشت مرحوم دهخدا) : بنگر ای نادان در وخامت عاقبت حیلۀ خویش. (کلیله و دمنه). و چون از لذات دنیا با چنان وخامت عاقبت آرام نمی باشد... (کلیله و دمنه). وخامه. رجوع به وخامه شود