جدول جو
جدول جو

معنی وحدات - جستجوی لغت در جدول جو

وحدات(وَ حَ)
جمع واژۀ وحده، وحدت: وحدات هشتگانه تناقض
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وحدت
تصویر وحدت
(پسرانه)
یگانگی، اتحاد، تنهایی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از وحدت
تصویر وحدت
یگانگی، اتحاد، تنهایی
فرهنگ فارسی عمید
(وُ)
جمع واژۀ واحد. (اقرب الموارد) (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). به معنی یکی. (آنندراج). رجوع به واحد شود
لغت نامه دهخدا
(وُ)
مقابل شایگان. (یادداشت مرحوم دهخدا) :
بود الحق ’تا’ی چند دیگر از وحدان ولیک
چون ممات و چون قنات و چون زدات و چون عذات
گفتم آخر شایگان خوش به از وحدان بد
فی المثل چون حادثاث ای از ورای حادثات.
انوری
لغت نامه دهخدا
(وَدَ)
طهماسب قلی خان، از شاعران و از مردم کرمانشاه و از سران ایل کلهر بود و مدت سی سال در تهران به سر برد و به سال 1311 هجری قمری در هفتادسالگی در تهران درگذشت. غزلهای عرفانی دارد و این غزل ازوست:
از یک خروش یارب شب زنده دارها
حاجت روا شوند هزاران هزارها
یک آه سرد سوخته جانی سحر زند
در خرمن وجود جهانی شرارها
آری دعای نیمه شب دل شکستگان
باشد کلید قفل مهمات کارها.
(فرهنگ عمید)
لغت نامه دهخدا
تصویری از وحدان
تصویر وحدان
جمع واحد، یکتاها، یگانه ها، بی همانندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حدات
تصویر حدات
زغن، جمع حدا حدا حد آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وحدت
تصویر وحدت
انفراد، تنهایی، یگانگی، یکتائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وهدات
تصویر وهدات
((وَ هُ))
جمع وهده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وحدت
تصویر وحدت
((وَ دَ))
یکی بودن، یگانه بودن، مقابل کثرت، یگانگی، یکی بودن، ملی اشتراک همه افراد یک ملت در آمال و مقاصد چنان که به منزله مجموعه واحدی به شمار آید، وجود عقیده ای است مبتنی بر این که جهان وجود از جمادات و
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وحدت
تصویر وحدت
همبستگی، یک پارچگی، یگانگی
فرهنگ واژه فارسی سره
یگانگی، توحید، یکتایی، اتحاد، اتفاق، همبستگی
متضاد: پراکندگی، کثرت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
یکپارچگی، وحدت
دیکشنری اردو به فارسی