جدول جو
جدول جو

معنی والث - جستجوی لغت در جدول جو

والث
(لِ)
دائم. (از اقرب الموارد) : شر والث، بدی پیوسته. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، دین والث، وام گران. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء). مثقل. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از واله
تصویر واله
(دخترانه)
عاشق بی قرار، شیفته و مفتون
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از والی
تصویر والی
(پسرانه)
حاکم، پادشاه، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از والا
تصویر والا
(پسرانه)
بالا عزیز، گرامی، محترم، دارای ارج و اهمیت، اصیل، نژاده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از واله
تصویر واله
شیفته، عاشق، بی قرار از عشق، سرگشته، حیران، آسیون، سرگردان، گیج و گنگ، مستهام، هامی، خلاوه، گیج و ویج، کالیوه، کالیو، آسمند، پکر، کالیوه رنگ، گیج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از واله
تصویر واله
سراب
وال، نوعی پارچۀ ابریشمی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثوالث
تصویر ثوالث
ثالثه، ثالث، یک شصتم ثانیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از والد
تصویر والد
پدر، مردی که فرزند داشته باشد، سرپرست و بزرگتر خانواده، ابا، آتا، اب، بابو، اتا، بابا، ابی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از والس
تصویر والس
نوعی رقص دونفرۀ آلمانی که همراه موسیقی سه ضربی اجرا می شود، در موسیقی موسیقی سه ضربی ویژۀ این رقص
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وارث
تصویر وارث
کسی که از دیگری چیزی به ارث می برد، ارث برنده، میراث بر، از نام های خداوند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از والا
تصویر والا
بالا، بلند، بلندمرتبه، برای مثال چو هامون دشمنانت پست بادند / چو گردون دوستان والا همه سال (رودکی - ۵۲۵)
برتر، بلند، پسوند متصل به واژه به معنای بزرگ مثلاً والاتبار، والاجاه، والاحضرت، والاقدر، والامنش، والانژاد، والاهمت
فرهنگ فارسی عمید
(ثَ لِ)
ثالثه
لغت نامه دهخدا
تصویری از والع
تصویر والع
دروغگوی، کذب عظیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وارث
تصویر وارث
ارث بر، میراث گیرنده، جمع آن ورثه است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثالث
تصویر ثالث
شخص خارجی، سوم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثوالث
تصویر ثوالث
جمع ثالثه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از والی
تصویر والی
استاندار، حاکم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واله
تصویر واله
حیران، سرگشته، بسیار اندوهگین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از والک
تصویر والک
سیر جنگلی
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی چرخوشت نوعی رقص سه ضربی که شامل دو نوع است: والس آهسته والس تند یا والس وینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از والد
تصویر والد
پدر، بابا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از والا
تصویر والا
بلند، مرتفع، بالا، افراشته، بارفعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واله
تصویر واله
مبالغه در کارها، اصرار، ابرام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واله
تصویر واله
حیران، سرگشته، شیفته، عاشق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واله
تصویر واله
((لِ))
سراب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از والی
تصویر والی
حاکم، فرمانروا، جمع ولاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وارث
تصویر وارث
((رِ))
ارث برنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از والک
تصویر والک
((لَ))
سیر جنگلی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثالث
تصویر ثالث
((لِ))
سوم، آن که نه مدعی و نه مدعی علیه است و دعوی مابه الادعا کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثوالث
تصویر ثوالث
((ثُ لِ))
جمع ثالث. یک شصتم ثانیه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وارث
تصویر وارث
ریگمند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از والا
تصویر والا
متعال، رفیع، متعالی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از والی
تصویر والی
استاندار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از والد
تصویر والد
پدر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از والا
تصویر والا
وگرنه
فرهنگ واژه فارسی سره