جدول جو
جدول جو

معنی واضیٔ - جستجوی لغت در جدول جو

واضیٔ
(ضِءْ)
پاکیزه. (از اقرب الموارد). پاکیزه روی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نیکو. ماهو بواضی ٔ، یعنی او پاکیزه نیست. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وَ ضِءْ)
جمع واژۀ وضّاء. به معنی خوبان و پاکیزه رویان. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به وضاء شود
لغت نامه دهخدا
(وَ)
بر وزن امیر، خوب و پاکیزه روی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : وجه وضی ٔ، روی تازه. (مهذب الاسماء). ج، اوضیاء، وضاء. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا