- واصله
- دریافتی، رسیده
معنی واصله - جستجوی لغت در جدول جو
- واصله
- مونث واصل رسیده پیوندیده مونث واصل رسیده: (اطلاعات واصله) (اخبار واصله) بسبب (اسباب) واصله. بسببی که بمیانجی آن سبب حالتی نو پدید گردد چنانکه امتلا چه امتلا از اسباب سابقه است چون بسبب آن رگها پر شود از اسباب واصله است
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مواصلت در فارسی: دوستی ناب، پیوند پیوند زناشویی
به خدا
توزه مونث حاصل: منافع حاصله
کلمۀ سوگند، قسم به خدا
میزان دوری دو یا چند چیز یا چند نفر از هم، مسافت، زمان میان دو رویداد مثلاً در فاصلۀ این سال ها فرانسۀ خود را تکمیل کرد، کنایه از جدایی، دوری، در موسیقی اختلاف زیروبمی دو نت نسبت به یکدیگر
فاصله دادن: میان دو چیز جدایی انداختن و آن ها را از یکدیگر دور کردن
فاصله گرفتن: بین خود و کسی یا چیزی فاصله ایجاد کردن، کنایه از اجتناب کردن
فاصله دادن: میان دو چیز جدایی انداختن و آن ها را از یکدیگر دور کردن
فاصله گرفتن: بین خود و کسی یا چیزی فاصله ایجاد کردن، کنایه از اجتناب کردن
حاصل، نتیجه، محصول کشاورزی، به دست آمده، خلاصه، القصه
گشادگی، دوری، فاصله دار
سوگند بخدا، بخدا قسم
بنگرید به معتزله گوشه گیران خرد گرایان پیروان ابو حذیفه واصل بن عطا کسی که برای نخستین بار پیرامون نافرمانی (فسق) سخن گفت و آن را گامه میانین بیدینی (کفر) و باور داشت (ایمان) دانست
بیابان دور
Distance
distância
расстояние
Entfernung
odległość
відстань
distancia
distance
distanza
afstand
umbali
ระยะทาง