جدول جو
جدول جو

معنی وادق - جستجوی لغت در جدول جو

وادق
(دِ)
تیز از شمشیر و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). شمشیر تیز و برّان. هر تیغ تیزی. (ناظم الاطباء) ، انه لوادق السنه، یعنی وی پرخواب است در هر جایگاه. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وامق
تصویر وامق
(پسرانه)
دوست دارنده، عاشق، عاشق عذر، نام مردی که عاشق عذرا بود
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از وادی
تصویر وادی
(دخترانه)
سرزمین، رود، نهر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از وادا
تصویر وادا
(پسرانه)
مکان مقدس
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صادق
تصویر صادق
(پسرانه)
راستگو، راست و درست، راستین، نام امام امام ششم شیعیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از وادی
تصویر وادی
سرزمین، فضا، جایگاه، گشادگی میان دو کوه، دره، رودخانه
وادی خاموشان: کنایه از گورستان، برای مثال عاقبت منزل ما وادی خاموشان است / حالیا غلغله در گنبد افلاک انداز (حافظ - ۵۳۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صادق
تصویر صادق
راست گو، راست، درست، پیدا، آشکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از واثق
تصویر واثق
اطمینان کننده، اعتماددارنده، محکم، استوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صادق
تصویر صادق
راستگو، پیدا و آشکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عادق
تصویر عادق
سست بوشا (بوشا رای)
فرهنگ لغت هوشیار
دوست دارنده، داویازده در بازی نرد (بازی نرد) داوی باشد که بریاده کشند، یکی ازدوره های ملایم موسیقی قدیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واقد
تصویر واقد
چشم، بر زمین زننده افکننده، تابناک فروزان تابناک مشتعل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واثق
تصویر واثق
اعتماد دارنده، مطمئن، اطمینان کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وارق
تصویر وارق
از ریشه پارسی پر برگ بر گناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وادی
تصویر وادی
جاری، روان، سائل، دره، گذر سیل، گشادگی میان کوهها و تپه ها
فرهنگ لغت هوشیار
اصل بنا شالده ماده، بصورت پسوند آید بمعنی فوق خانواده کدواده کواده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واثق
تصویر واثق
((ثِ))
اطمینان دارنده، استوار، محکم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واقد
تصویر واقد
((قِ))
تابناک، مشتمل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وامق
تصویر وامق
((مَ))
نام عاشق عذرا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صادق
تصویر صادق
((دِ))
راستگو، راست و درست، پیدا و آشکار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واده
تصویر واده
((دِ))
اصل، بنا، شالوده، به صورت پسوند آید به معنی فوق، خانواده، کواده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وادی
تصویر وادی
رودبار، رود، درّه، صحرا، بیابان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صادق
تصویر صادق
راستگو، رو راست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از صادق
تصویر صادق
Ingenuous, Candid, Honest, Sincere
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از صادق
تصویر صادق
candid, honnête, ingénu, sincère
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از صادق
تصویر صادق
откровенный , честный , наивный , искренний
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از صادق
تصویر صادق
aufrichtig, ehrlich, naiv
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از صادق
تصویر صادق
відвертий , чесний , наївний , щирий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از صادق
تصویر صادق
szczery, uczciwy, naiwny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از صادق
تصویر صادق
sincero, honesto, ingênuo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از صادق
تصویر صادق
candido, onesto, ingenuo, sincero
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از صادق
تصویر صادق
sincero, honesto, ingenuo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از صادق
تصویر صادق
eerlijk, naïef, oprecht
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از صادق
تصویر صادق
ईमानदार , मासूम
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از صادق
تصویر صادق
jujur, polos, tulus
دیکشنری فارسی به اندونزیایی