جدول جو
جدول جو

معنی وادشت - جستجوی لغت در جدول جو

وادشت(یِ اِ)
دهی است از بخش خوان شهرستان گلپایگان واقع در 7000 گزی جنوب خاوری خوانسار و 6000 گزی خاور راه شوسۀ خوانسار به اصفهان نقطه ای است کوهستانی، سردسیر که 626 تن سکنه دارد، با آب قنات مشروب میشود و محصول آن غلات، تنباکو و لبنیات و شغل ساکنان آن زراعت و گله داری است. راه آن مالرو و دارای دبستان است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لِ)
بازگشت. بازگشتن. مراجعت. رجوع:
بل که سنگ و خاک و کوه و آب را
هست واگشت نهانی با خدا.
مولوی.
وقت واگشت حدیبیه رسول
در تفکر بود و غمگین و ملول.
مولوی
لغت نامه دهخدا
(زِ)
یکی از پنج قسم آتشی که دراوستا آمده است و آن آتشی است که در ابر است یعنی صاعقه و چهار آتش دیگر عبارت است از: برزروه، هوفریان، اوروازشت، سپنت. (ایران در زمان ساسانیان ص 167)
لغت نامه دهخدا
تصویری از واگشت
تصویر واگشت
بازگشتن، مراجعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واگشت
تصویر واگشت
((گَ))
پناه، پناهگاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واگشت
تصویر واگشت
بازگشت، مراجعت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واگشت
تصویر واگشت
انقلاب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از واداشت
تصویر واداشت
اکراه
فرهنگ واژه فارسی سره
بازگشت، رجعت، مراجعت
متضاد: عزیمت
فرهنگ واژه مترادف متضاد