والادگر = والاذگر، از: والاد + گر (پسوند شغل و مبالغه). (حاشیۀ دکتر معین بر برهان قاطع). بنا. (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء). عمارت کننده. (برهان قاطع) ، بعضی دیوارساز و دای گر را گفته اند و آن شخصی باشد که دیوار گلی را چینه بر بالای هم گذارد و او را به عربی رهّاص خوانند. (از برهان قاطع). دیوارساز. (آنندراج). کسی که رده های آجر و یا سنگ را در بنای دیوار روی هم گذاشته دیوار را می سازد. (ناظم الاطباء)
والادگر = والاذگر، از: والاد + گر (پسوند شغل و مبالغه). (حاشیۀ دکتر معین بر برهان قاطع). بنا. (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء). عمارت کننده. (برهان قاطع) ، بعضی دیوارساز و دای گر را گفته اند و آن شخصی باشد که دیوار گلی را چینه بر بالای هم گذارد و او را به عربی رهّاص خوانند. (از برهان قاطع). دیوارساز. (آنندراج). کسی که رده های آجر و یا سنگ را در بنای دیوار روی هم گذاشته دیوار را می سازد. (ناظم الاطباء)
به معنی بازار و از بازار افصح است زیرا در لغت فرس با زای تازی کمتر مستعمل است و فصیحتر از آن واژار است چه جیم تازی نیز کمتر می آید، (آنندراج) (انجمن آرا)، بازار، (جهانگیری) (ناظم الاطباء)، بازار است که عربان سوق میگویند، (برهان) : گفت در این واجار بازاری است که آن را بازار جوانمردان گویند، (تذکرهالاولیاء)، این کلمه پهلوی است
به معنی بازار و از بازار افصح است زیرا در لغت فرس با زای تازی کمتر مستعمل است و فصیحتر از آن واژار است چه جیم تازی نیز کمتر می آید، (آنندراج) (انجمن آرا)، بازار، (جهانگیری) (ناظم الاطباء)، بازار است که عربان سوق میگویند، (برهان) : گفت در این واجار بازاری است که آن را بازار جوانمردان گویند، (تذکرهالاولیاء)، این کلمه پهلوی است