پیر کسی که منطق ابن سینا را به نام ’منطق پسرسینا’ به فرانسه درآورد و در پاریس به سال 1658 میلادی چاپ کرد. (تاریخ علوم عقلی تمدن اسلامی تألیف دکتر ذبیح الله صفا ص 215)
پیر کسی که منطق ابن سینا را به نام ’منطق پسرسینا’ به فرانسه درآورد و در پاریس به سال 1658 میلادی چاپ کرد. (تاریخ علوم عقلی تمدن اسلامی تألیف دکتر ذبیح الله صفا ص 215)
معجب تر. - امثال: اتیه من احمق ثقیف، هذا من التیه الذی هو الصّلف و احمق ثقیف هو یوسف بن عمر، کان امیرالعراقین من قبل هشام بن عبدالملک و کان اتیه و احمق عربی امر و نهی فی دولهالاسلام. و من حمقه ان حجاماً کان یحجمه فلما اراد ان یشرط ارتعدت یده فاحس ّ بذلک یوسف و کان حاجبه قائماً علی رأسه فقال له قل لهذا البائس لاتخف و کان قصیراً جدّا قمیا فکان الخیاط عند قطع ثیابه اذا قال له یحتاج الی زیاده اکرمه و حباه و اذا قال یفضل شی ٔ اهانه و اقصاه. (مجمعالامثال میدانی).
معجب تر. - امثال: اتیه من احمق ثقیف، هذا من التیه الذی هو الصّلف و احمق ثقیف هو یوسف بن عمر، کان امیرالعراقین من قبل هشام بن عبدالملک و کان اتیه و احمق عربی امر و نهی فی دولهالاسلام. و من حمقه ان حجاماً کان یحجمه فلما اراد ان یشرط ارتعدت یده فاحس ّ بذلک یوسف و کان حاجبه قائماً علی رأسه فقال له قل لهذا البائس لاتخف و کان قصیراً جدّا قمیا فکان الخیاط عند قطع ثیابه اذا قال له یحتاج الی زیاده اکرمه و حباه ُ و اذا قال یفضل شی ٔ اهانه و اقصاه. (مجمعالامثال میدانی).
تأنیث واقی است به معنی نگاهدارنده و دافع. ج، اواقی (در اصل وواقی است در اجتماع واوین نخستین قلب به الف شده است) و واقیات. رجوع به واقی شود، {{مصدر}} نگه داشتن. (از منتهی الارب). رجوع به وقایه و وقی شود
تأنیث واقی است به معنی نگاهدارنده و دافع. ج، اواقی (در اصل وواقی است در اجتماع واوین نخستین قلب به الف شده است) و واقیات. رجوع به واقی شود، {{مَصدَر}} نگه داشتن. (از منتهی الارب). رجوع به وقایه و وقی شود
قضیۀ وقتیه، (اصطلاح منطق) قضیۀ موجهه را نامند که حکم شود در آن به ضرورت ثبوت محمول مرموضوع یا سلب موضوع از محمول را موقتاً نه برسبیل دوام، مانند آنکه گویی: کل قمر منخسف وقت حیلوله الارض بینه و بین الشمس لا دائماً و لا شی ٔ منه بمنخسف وقت التربیع لا دائماً، و چنین قضیه ای مرکب باشد از وقتیۀ مطلقۀ موافق در کیف (یعنی ایجاب و سلب) و مطلقۀ عامۀ مخالف در کیف. و وقتیۀ مطلقه آن است که حکم شود در آن به ضرورت در وقت معین، و مطلقۀ وقتیه آن است که حکم شود در آن به نسبت به فعل در وقت معین، پس بین این دو قضیه عموم و خصوص مطلق باشد. (از کشاف اصطلاحات الفنون از شرح مطالع). رجوع به اساس الاقتباس و تعریفات سید جرجانی و قضایا در این لغت نامه شود مؤنث وقتی ّ
قضیۀ وقتیه، (اصطلاح منطق) قضیۀ موجهه را نامند که حکم شود در آن به ضرورت ثبوت محمول مرموضوع یا سلب موضوع از محمول را موقتاً نه برسبیل دوام، مانند آنکه گویی: کل قمر منخسف وقت حیلوله الارض بینه و بین الشمس لا دائماً و لا شی ٔ منه بمنخسف وقت التربیع لا دائماً، و چنین قضیه ای مرکب باشد از وقتیۀ مطلقۀ موافق در کیف (یعنی ایجاب و سلب) و مطلقۀ عامۀ مخالف در کیف. و وقتیۀ مطلقه آن است که حکم شود در آن به ضرورت در وقت معین، و مطلقۀ وقتیه آن است که حکم شود در آن به نسبت به فعل در وقت معین، پس بین این دو قضیه عموم و خصوص مطلق باشد. (از کشاف اصطلاحات الفنون از شرح مطالع). رجوع به اساس الاقتباس و تعریفات سید جرجانی و قضایا در این لغت نامه شود مؤنث وقتی ّ