جدول جو
جدول جو

معنی واتگر - جستجوی لغت در جدول جو

واتگر
سخنور، سخنگو، شاعر، قصه گو
پوستین دوز
تصویری از واتگر
تصویر واتگر
فرهنگ فارسی عمید
واتگر
شاعر و افسانه گو، سخنور و قصه خوان
تصویری از واتگر
تصویر واتگر
فرهنگ لغت هوشیار
واتگر((گَ))
پوستین دوز
تصویری از واتگر
تصویر واتگر
فرهنگ فارسی معین
واتگر((گَ))
سخن گو، سخنور، قصه خوان، شاعر
تصویری از واتگر
تصویر واتگر
فرهنگ فارسی معین
واتگر
سخن سرا، سخنگو، سخنور، داستانسرا، قصه سرا، قصه گو، پوستین دوز، فراء
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دواتگر
تصویر دواتگر
کسی که دوات می سازد
فرهنگ فارسی عمید
(تِ)
خاورشناس آلمانی که در سال 1771 م. در شهر التنبورگ از نواحی ساکس متولد شد و در سال 1826 میلادی درگذشت. وی معلم زبانهای شرقی در شهر هال بودو کتابی درباره صرف و نحو زبانهای عربی و کلدانی وعبرانی و سریانی نوشت
لغت نامه دهخدا
(تَ)
دورتر و والاتر. (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). بالاتر. (رشیدی). دورتر، چنانکه گویند: پای واتر نهاد یعنی پا را دورتر گذاشت. (برهان) (آنندراج) : ملحاح، آن شتر که از آبشخور واتر نیاید. (السامی فی الاسامی)
لغت نامه دهخدا
(وَ گَ)
پوستین دوز. (آنندراج) (برهان) (ناظم الاطباء). رجوع به وت و وات شود
لغت نامه دهخدا
(ظِ مِ دَ گَ اُ)
از لوطیان تبریز که بسیار دلیر و بنام بود و با ستارخان معروف همچشمی و دشمنی میداشت. (از تاریخ مشروطۀ ایران نوشتۀ احمد کسروی چ چهارم ص 491)
لغت نامه دهخدا
کسی که دوات میسازد دویت گر، کسی که سماور سینی و ظروف دیگر سازد، کسی که اشیا فلزی را لحیم کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وتگر
تصویر وتگر
پوستین دوز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دواتگر
تصویر دواتگر
((دَ گَ))
کسی که دوات می سازد، دویت گر، کسی که سماور و سینی و ظروف دیگر سازد، کسی که اشیاء فلزی را لحیم کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واتر
تصویر واتر
((تَ))
دورتر، آن سوتر
فرهنگ فارسی معین