- وابستگان
- نوکران، خویشان
معنی وابستگان - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
قاعده وقانون ها، روشها
رابطه، تعلق خاطر
فصل گرما و زمان تابش یکی از چهار فصل سال بین بهار و پائیز
علاقه، ارتباط، پیوستگی
دومین فصل سال، بعد از بهار و قبل از پاییز، مرکب از سه ماه تیر، مرداد و شهریور. در این فصل روزها از همه وقت درازتر و اشعۀ خورشید به عمود نزدیک تر و هوا گرم تر است
علاقه بدان داشتن، مربوط بودن
Dependence
dependência
dependencia
zależność
зависимость
залежність
afhankelijkheid
Abhängigkeit
dépendance
dipendenza
निर्भरता
নির্ভরশীলতা
bağımlılık
utegemezi
ketergantungan
ความพึ่งพา
اعتمادٌ
وابستگی