جدول جو
جدول جو

معنی وائیل - جستجوی لغت در جدول جو

وائیل
بگذار، دندان پیشین خوک
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وانیل
تصویر وانیل
گیاهی خودرو، خزنده و بالارونده با برگ های بیضی شکل که از میوۀ آن گردی سفید به دست می آید، گرد سفید رنگ و خوش بویی که از این گیاه به دست می آید و در تهیۀ شیرینی، بستنی و مانند آن کاربرد دارد
فرهنگ فارسی عمید
ضرورت و بایست، (از آنندراج)، لزوم و وجوب، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
نام قریه ای است. (از لباب الالباب نقل از غیاث)
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
قبیله ای است از عرب. (از لباب الالباب نقل ازغیاث). و قدیجعل اسماً للقبیله فلایصرف. (تاج العروس). شعبه ای از قبیلۀ بنی رکب منشعب از بنی اشعر. (تاریخ قم ص 283). رجوع به بنو وائل و عیون الاخبار شود
لغت نامه دهخدا
(یَ بَ)
قریه ای است در سه فرسخی سیستان. (از یادداشت های مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
نام نیای قینوش است که قینوش زن لمک و مادر نوح است. (تاریخ سیستان ص 42)
لغت نامه دهخدا
تصویری از واویل
تصویر واویل
واویلا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وانیل
تصویر وانیل
فرانسوی نیامه از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وایل
تصویر وایل
شیون افسوس
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است بالا رونده از تیره ثعلب دارای میوه ای با جدار ضخیم و گوشت دار با بویی بسیار قوی و مطبوع و معطر با طعمی کمی شیرین که در شیرینی پزی استفاده می شود
فرهنگ فارسی معین
آهیل
فرهنگ گویش مازندرانی
ویروسی
دیکشنری اردو به فارسی