جدول جو
جدول جو

معنی هیدبی - جستجوی لغت در جدول جو

هیدبی
(هََ دَ بی ی)
رجل هیدبی الکلام، مرد بسیارسخن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
هیدبی
(هََ دَ با)
نوعی از رفتار اسب و مانند آن به کوشش. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هیدی
تصویر هیدی
(پسرانه)
آهسته، پاورچین (نگارش کردی: هدی)
فرهنگ نامهای ایرانی
(هََ ذَ با)
نوعی از رفتار اسب به کوشش. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج). هیدبی. (از اقرب الموارد). رجوع به هیدبی شود
لغت نامه دهخدا
(هَِ دَ / دِ با)
کاسنی. (منتهی الارب). رجوع به هندباء شود
لغت نامه دهخدا
(هََ دَ)
ابر فروهشته دامن. (منتهی الارب) (آنندراج). ابر نزدیک زمین. (مهذب الاسماء) ، ریشه و پرزۀ جامه. (منتهی الارب) (آنندراج). ریشه جامه. (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد) ، شرم زن که فروهشته باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) ، اشک پی هم ریزان، مرد کندخاطر و عاجز و گران سنگ. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). مرد گران جان. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ هََ دَ بی ی)
شاعری است از عرب
لغت نامه دهخدا