جدول جو
جدول جو

معنی هکردی - جستجوی لغت در جدول جو

هکردی
جادو
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بِ کَ)
منسوبست به بکرد که قریه ای است به سه فرسنگی مرو. (از سمعانی)
لغت نامه دهخدا
تامس، رمان نویس انگلیسی که در سال 1840 در کنت نشین درسه متولد شد، در آغاز به تحصیل معماری پرداخت، ولی چون شیفتۀ ادبیات بود آن را رها کرد، از اولین رمان های او می توان اینها را نام برد: داروهای ناامیدی (1871)، زیر درخت گرین ود (1872)، یک جفت چشم آبی (1873) و شاهکارش به نام دلبند (1897) مطالعۀ دقیق درباره عشق افلاطونی است
اگوست -فرانسوا (1824-1891 میلادی)، گیاهشناس و گلکار فرانسوی، درپاریس متولد شد و به ورسای درگذشت، وی اولین مدیر مدرسه گلکاری ورسای بود
آلکساندر (1570-1632 میلادی)، شاعردراماتیک فرانسه از مردم پاریس که به حفظ شکل تراژدی کلاسیک کمک بسیار کرد
لغت نامه دهخدا
(کُ کَ)
دهی است از دهستان اوریاد بخش ماه نشان شهرستان زنجان. کوهستانی و سردسیر است و 458 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(کُ)
منسوب به قوم کرد. (از یادداشت مؤلف) ، لهجۀ کرد. (یادداشت مؤلف). زبان کردان. (فرهنگ فارسی معین) ، نیم تنه ای که در قدیم روی قبا می پوشیدند و آن یا آستین نداشت و یا دارای آستینی کوتاه و نیز گاه بلند و تمام آستین بود و در این صورت آن را ’کدبی’ می گفتند. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(هَِ دا)
زردچوبه. (منتهی الارب). هرداء. (اقرب الموارد). رجوع به هرداء شود
لغت نامه دهخدا
(هَُ دی ی)
از هرد، رنگ کرده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). زعفرانی. زردچوبه ای
لغت نامه دهخدا
(هَُ)
دیمه را گویند، و آن زراعتی است که به آب باران حاصل شود. (برهان). بخس نیز گویند. (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
منسوب به کرد از قوم کرد، زبان کردان، نیمتنه ای که در قدیم روی قبا می پوشیدند و آن یا آستین نداشت و یا دارا آستینی کوتاه بود و نیز گاه بلند و تمام آستین بود و درین صورت آنرا} کدبی {میگفتند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هکری
تصویر هکری
زراعتی که باآب باران حاصل دهد، دیم دیمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هکری
تصویر هکری
((هُ))
زراعتی که با آب باران حاصل دهد، دیم
فرهنگ فارسی معین
اندوخته، ذخیره
فرهنگ گویش مازندرانی
نیم تنه ای که با نمد درست کنند، دیگی بزرگ که چوپانان در آن شیر جوشانند
فرهنگ گویش مازندرانی