جدول جو
جدول جو

معنی هوتخشبد - جستجوی لغت در جدول جو

هوتخشبد(تُ بَ)
رئیس صنعتگران. رجوع به هوتخش شود
لغت نامه دهخدا
هوتخشبد
رئیس پیشه وران (درعهد ساسانی)
تصویری از هوتخشبد
تصویر هوتخشبد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هوتخش
تصویر هوتخش
(پسرانه)
صنعت گر (نگارش کردی: هتهخش)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هوتخشان
تصویر هوتخشان
طبقۀ صنعتگر و افزارمند، یکی از چهار طبقۀ مردم در ایران باستان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هوتخش
تصویر هوتخش
دست ورز، پیشه ور، صنعتگر
فرهنگ فارسی عمید
(هَُ تُ بَ)
لقب رئیس و محافظ طبقۀ واستریوشان یا هتخشان که طبقۀ چهارم از طبقات اجتماعی ایران در روزگار ساسانی بوده است. رئیس این طبقه را واستریوشان سالار و واستریوشبذ هم میگفتند. ظاهراً واستریوشان سالار ریاست ادارۀ مالیه را بعهده داشته و تصور میرودکه علاوه بر خراج املاک، وصول باج شخصی هم بعهدۀ او بوده زیرا که لقب هتخشبذ (رئیس صنعتگران) یعنی رئیس همه مردمانی که کاردستی انجام میدهند مثل غلامان، دهقانان، تاجران و غیره. (از ایران در زمان ساسانیان، کریستنسن ترجمه رشید یاسمی). رجوع به هتخشان شود
لغت نامه دهخدا
(تُ)
صنعتگر. (ایران در زمان ساسانیان ص 60 از ترجمه فارسی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از هوتوخشبد
تصویر هوتوخشبد
رئیس پیشه وران (درعهد ساسانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هتخشبد
تصویر هتخشبد
رئیس پیشه وران (درعهد ساسانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هوتخشی
تصویر هوتخشی
دست ورزی پیشه وری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هوتخش
تصویر هوتخش
دست ورز پیشه ور. یا هوتخشان، جمع هوتخش. دست ورزان پیشه وران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هوتخش
تصویر هوتخش
((تُ))
پیشه ور، صنعتگر
فرهنگ فارسی معین