جدول جو
جدول جو

معنی هوتخش - جستجوی لغت در جدول جو

هوتخش
(پسرانه)
صنعت گر (نگارش کردی: هتهخش)
تصویری از هوتخش
تصویر هوتخش
فرهنگ نامهای ایرانی
هوتخش
دست ورز، پیشه ور، صنعتگر
تصویری از هوتخش
تصویر هوتخش
فرهنگ فارسی عمید
هوتخش
(تُ)
صنعتگر. (ایران در زمان ساسانیان ص 60 از ترجمه فارسی)
لغت نامه دهخدا
هوتخش
دست ورز پیشه ور. یا هوتخشان، جمع هوتخش. دست ورزان پیشه وران
تصویری از هوتخش
تصویر هوتخش
فرهنگ لغت هوشیار
هوتخش
((تُ))
پیشه ور، صنعتگر
تصویری از هوتخش
تصویر هوتخش
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هورخش
تصویر هورخش
(دخترانه)
آفتاب عالمتاب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هورخش
تصویر هورخش
آفتاب درخشان، آفتاب عالم تاب، خورشید رخشان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هوتخشان
تصویر هوتخشان
طبقۀ صنعتگر و افزارمند، یکی از چهار طبقۀ مردم در ایران باستان
فرهنگ فارسی عمید
(رَ)
به معنی هور است که نام آفتاب عالمتاب باشد. (برهان). نخستین کسی که این اصطلاح را در مصنفات خود به کار برده، تا آنجا که می دانیم، شیخ شهاب الدین سهروردی است. وی در کتاب ’المشارع و المطارحات’، فصل سوم در کیفیت ظهور مغیبات، این کلمه را به کار برده و نیز در حکمهالاشراق وی این کلمه دیده میشود... از جملۀ آثار شیخ اشراق دو گفتار و یا به تعبیر اصح دو نیایش است که به نام هورخش کبیر و هورخش صغیر... در وجه اشتقاق این کلمه سه وجه در نظر است: نخست آنکه مرکب از هو = خوب و رخش به معنی رخشان و روشن و روی هم به معنی نیک روشن و صفتی است که برای آفتاب آمده است...: انت هورخش الشدید. آقای هنینگ این وجه را مردود دانسته است واما آقای پورداود درست شمرده اند. دوم آنکه این کلمه از هورخشئته اوستایی است که جزء دوم آن که ’خشئته’ است در پهلوی و بعد در فارسی کوتاه و ’شید’ شده است. وجه سوم آنکه هورخش مخفف هوررخش است یعنی آفتاب درخشان و راء اول حذف شده است. این وجه را استاد هنینگ پذیرفته اند. در ادبیات فارسی خورشید بارها به صفاتی بدین مفهوم یاد شده. (از حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا
(تُ بَ)
رئیس صنعتگران. رجوع به هوتخش شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از هوتخشی
تصویر هوتخشی
دست ورزی پیشه وری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هوتوخش
تصویر هوتوخش
دست ورز پیشه ور. یا هوتخشان، جمع هوتخش. دست ورزان پیشه وران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هتخش
تصویر هتخش
دست ورز پیشه ور. یا هوتخشان، جمع هوتخش. دست ورزان پیشه وران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هوتخشبد
تصویر هوتخشبد
رئیس پیشه وران (درعهد ساسانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هورخش
تصویر هورخش
((رَ))
آفتاب، خورشید
فرهنگ فارسی معین