- هوتخش (پسرانه)
- صنعت گر (نگارش کردی: هتهخش)
معنی هوتخش - جستجوی لغت در جدول جو
- هوتخش
- دست ورز، پیشه ور، صنعتگر
- هوتخش
- دست ورز پیشه ور. یا هوتخشان، جمع هوتخش. دست ورزان پیشه وران
- هوتخش ((تُ))
- پیشه ور، صنعتگر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دست ورزی پیشه وری
آفتاب درخشان، آفتاب عالم تاب، خورشید رخشان
دست ورز پیشه ور. یا هوتخشان، جمع هوتخش. دست ورزان پیشه وران
دست ورز پیشه ور. یا هوتخشان، جمع هوتخش. دست ورزان پیشه وران
رئیس پیشه وران (درعهد ساسانی)
طبقۀ صنعتگر و افزارمند، یکی از چهار طبقۀ مردم در ایران باستان