ده کوچکی است از دهستان سرویزن بخش ساردوئیۀ شهرستان جیرفت واقع در 10هزارگزی جنوب شرقی ساردوئیه و 2هزارگزی جنوب راه مالرو جیرفت به ساردوئیه. دارای 25 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان سرویزن بخش ساردوئیۀ شهرستان جیرفت واقع در 10هزارگزی جنوب شرقی ساردوئیه و 2هزارگزی جنوب راه مالرو جیرفت به ساردوئیه. دارای 25 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
یا انقره یا آنکورا (امروزه آنکارا گفته می شود) پایتخت فعلی ترکیه، واقع در آناطولی مرکزی، این شهر از زمان حتی ها (قومی قدیم که در هزارۀ دوم قبل از میلاد بر قسمت اعظم آسیای صغیر و سوریه فرمانروایی داشتند) اهمیت داشت. در دورۀ رومیها کرسی ایالتی شد. خسرو پرویز ساسانی آن را گرفت (سال 620م.). هارون الرشید و معتصم خلفای عباسی آن را محاصره و تاراج کردند. در این شهر امیر تیمور، بایزید اول، سلطان عثمانی را مغلوب و دستگیر کرد (1402 میلادی). در1923 پایتخت ترکیه شد. (از دایرهالمعارف فارسی). شال انگوری شالی بوده که در این شهر بافته میشد. (فرهنگ فارسی معین). و انگوری نام جنسی است از شال که آن را از شهر انگوری که از بلاد آناطولی است از پشم بز می بافند و پوشش می نمایند و آن را شال انگوری گویند. (انجمن آرا). و رجوع به انقره و انگوره و انگوری شود، حلقه ای که گوی گریبان و تکمه را از آن بگذرانند. (از برهان قاطع) ، کسی که مکروه طبع باشد و مفارقت نکند. (فرهنگ سروری). انگل. و رجوع به انگل شود
یا انقره یا آنکورا (امروزه آنکارا گفته می شود) پایتخت فعلی ترکیه، واقع در آناطولی مرکزی، این شهر از زمان حتی ها (قومی قدیم که در هزارۀ دوم قبل از میلاد بر قسمت اعظم آسیای صغیر و سوریه فرمانروایی داشتند) اهمیت داشت. در دورۀ رومیها کرسی ایالتی شد. خسرو پرویز ساسانی آن را گرفت (سال 620م.). هارون الرشید و معتصم خلفای عباسی آن را محاصره و تاراج کردند. در این شهر امیر تیمور، بایزید اول، سلطان عثمانی را مغلوب و دستگیر کرد (1402 میلادی). در1923 پایتخت ترکیه شد. (از دایرهالمعارف فارسی). شال انگوری شالی بوده که در این شهر بافته میشد. (فرهنگ فارسی معین). و انگوری نام جنسی است از شال که آن را از شهر انگوری که از بلاد آناطولی است از پشم بز می بافند و پوشش می نمایند و آن را شال انگوری گویند. (انجمن آرا). و رجوع به انقره و انگوره و انگوری شود، حلقه ای که گوی گریبان و تکمه را از آن بگذرانند. (از برهان قاطع) ، کسی که مکروه طبع باشد و مفارقت نکند. (فرهنگ سروری). انگل. و رجوع به انگل شود
ده کوچکی است از دهستان بهرآسمان در بخش ساردوئیۀ شهرستان جیرفت که در 27هزارگزی جنوب ساردوئیه و 12هزارگزی راه مالرو بافت به ساردوئیه واقع است و20 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان بهرآسمان در بخش ساردوئیۀ شهرستان جیرفت که در 27هزارگزی جنوب ساردوئیه و 12هزارگزی راه مالرو بافت به ساردوئیه واقع است و20 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از بخش حومه شهرستان نایین. واقع در 25هزارگزی جنوب باختر نایین و 2هزارگزی شوسۀ نایین به کوهپایه. سکنۀ آن 15 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
ده کوچکی است از بخش حومه شهرستان نایین. واقع در 25هزارگزی جنوب باختر نایین و 2هزارگزی شوسۀ نایین به کوهپایه. سکنۀ آن 15 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان فتح آباد از بخش بافت شهرستان سیرجان که در 18 هزارگزی باختر بافت و 2 هزارگزی شمال راه فرعی گوغرحشون واقع وجلگه ای است معتدل و دارای 203 تن سکنه. از قنات مشروب میشود و محصول عمده اش غله، حبوبات و کار مردم زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان فتح آباد از بخش بافت شهرستان سیرجان که در 18 هزارگزی باختر بافت و 2 هزارگزی شمال راه فرعی گوغرحشون واقع وجلگه ای است معتدل و دارای 203 تن سکنه. از قنات مشروب میشود و محصول عمده اش غله، حبوبات و کار مردم زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان ریوند بخش حومه شهرستان نیشابور. دارای 707 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان ریوند بخش حومه شهرستان نیشابور. دارای 707 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
نام حصاری و عمارتی است عظیم در هندوستان که ستونهای آن یک پاره است و هر ستونی را به هزار مرد نتوان برداشت. گویند آن عمارت را دو کس کرده اند مردی و زنی، مرد مازنین و زن مازینه نام داشته است. (برهان) (آنندراج)
نام حصاری و عمارتی است عظیم در هندوستان که ستونهای آن یک پاره است و هر ستونی را به هزار مرد نتوان برداشت. گویند آن عمارت را دو کس کرده اند مردی و زنی، مرد مازنین و زن مازینه نام داشته است. (برهان) (آنندراج)
دهی است از دهستان گیسکان بخش بافت شهرستان سیرجان که در 18000 گزی شمال بافت و 4000 گزی خاور راه فرعی بافت به قلعه عسکر واقع شده است. هوای آن سرد و سکنه اش 75 تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات، حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان قالی بافی بدون نقشه. راه آن مالرو است. مزارع سمیلی آباد، باغ حسن، سنگوییه جزء این ده است. ساکنان ازطایفۀ لک هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان گیسکان بخش بافت شهرستان سیرجان که در 18000 گزی شمال بافت و 4000 گزی خاور راه فرعی بافت به قلعه عسکر واقع شده است. هوای آن سرد و سکنه اش 75 تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات، حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان قالی بافی بدون نقشه. راه آن مالرو است. مزارع سمیلی آباد، باغ حسن، سنگوییه جزء این ده است. ساکنان ازطایفۀ لک هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)