جدول جو
جدول جو

معنی هنگن - جستجوی لغت در جدول جو

هنگن
نوعی حشره ی گزنده، ساس
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بنگن
تصویر بنگن
بیل پهن با دستۀ چوبی که ریسمانی به آن می بندند و یک نفر دسته را می گیرد و یک نفر سر ریسمان را و با آن زمین شیار کرده را پل کشی می کنند، پل کش، گراز، بنکن، فه، کتر
فرهنگ فارسی عمید
(هََ گَ / گِ)
مخفف هنگامه که مجمع و معرکه باشد. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
جمع واژۀ هن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(قَ دَ)
گریستن و نالیدن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). حنین
لغت نامه دهخدا
(هَُ نَ)
مصغر هن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(لَ گَ)
لنکن. (برهان). مصحف لنگهن. (حاشیۀ برهان). گرسنگی و فاقه و روزه باشد که هندوان موافق آئین و کیش و ملت خود بجای آورند. (آنندراج). لکهن:
گر ترا لنگنت کند فربه
سیر خوردن ترا ز لنگن به.
سنائی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سَ گِ)
مخفف سنگین:
ترازوی همت روان میکنم
سبک سنگن خسروان میکنم.
نظامی.
رجوع به سنگین شود
لغت نامه دهخدا
(زَ گِ)
موی زنگن، مجعد: شعر رجل، موئی نه زنگن ونه شیو. (مهذب الاسماء، یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
آهنی باشد پهن با دسته ای چوبی که بهر دو طرف آن دو ریسمان بندند. یک شخص دسته آنرا و دیگری ریسمانهارا بگیرد و زمین را بدان هموار کنند، کج بیل باغبانی، قلابی که بدان علف هرزه را از کشتزار بر کنند
فرهنگ لغت هوشیار
همه، جمع همگنان. توضیح این کلمه بصورت مفرد در متون فارسی دیده نشده و جمع آن (همگنان) مستعمل است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همگن
تصویر همگن
((هَ گ))
همه، همتا، همانند، یکنواخت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از همگن
تصویر همگن
متجانس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از همگن
تصویر همگن
متجانسٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از همگن
تصویر همگن
Homogeneous
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از همگن
تصویر همگن
homogène
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از همگن
تصویر همگن
समान
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از همگن
تصویر همگن
یکسان
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از همگن
تصویر همگن
homogêneo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از همگن
تصویر همگن
homogéneo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از همگن
تصویر همگن
jednorodny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از همگن
تصویر همگن
однородный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از همگن
تصویر همگن
однорідний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از همگن
تصویر همگن
homogeen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از همگن
تصویر همگن
homogen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از همگن
تصویر همگن
เหมือนกัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از همگن
تصویر همگن
omogeneo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از همگن
تصویر همگن
homogen
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از همگن
تصویر همگن
הומוגני
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از همگن
تصویر همگن
均質の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از همگن
تصویر همگن
同质的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از همگن
تصویر همگن
homojen
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از همگن
تصویر همگن
균일한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از همگن
تصویر همگن
homojen
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از همگن
تصویر همگن
একজাতীয়
دیکشنری فارسی به بنگالی