جدول جو
جدول جو

معنی هنره - جستجوی لغت در جدول جو

هنره
(هََ رَ)
چاهک گوش. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هنری
تصویر هنری
صفتی است برای آثار یا بازیگران شاخصی که برگزیده و گزیده کارند. مشخصه اصلی آنها اندیشه ورزی و اندیشه سازی است. آثاری چون ”هامون“ اثر جاودانه ی مهرجویی در ایران و سه گانه ی کیشلوفسکی (سفید، آبی، قرمز) درسینمای جهان اشخاصی مانند کوبریک در کارگردانی و بازیگر فقیدی چون مارلون براندو در دوران اوج بازیگری، نمونه ی بارز آثار و اشخاص هنری هستند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از هنری
تصویر هنری
هنرمند، باهنر، اهل هنر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نهره
تصویر نهره
ابزاری که با آن دوغ را بزنند تا مسکه از دوغ جدا شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از همره
تصویر همره
همراه، رفیق، موافق، هم قدم، دو تن که با هم راه بروند، آنچه قابل حمل و جابه جایی است
فرهنگ فارسی عمید
همراه: ملول ازهمرهان بودن طریق کاردانی نیست بکش دشواری منزل بیاد عهد آسانی. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
حیز. توضیح به جای حظی صحیح نیست زیرا کلمه فارسی و بشکل هیز به های هوز باید نوشته شود. صاحب فرهنگ رشیدی گویدهیز مخنث که مردم حیز گویند و سپهر کاشانی در کتاب براهین العجم (باب یازدهم) گوید: هیز مخنث بود و اینکه حیز بجای ها حای بی نقطه نویسند غلط محض است چه این لغت پارسی است و در فارسی حای غیر منقوطه نیامده است. با این حالت صاحب بهار عجم آنرا به حای حطی ظبط کرده است وبیت ذیل را به میرزا عبدالغنی قبول نسبت داده است: حذر ز صحبت زاهد حیات اگر خواهی که حیز باشد وبزی دیر در جهان مثل است (خیام پور) اما تلفظ حاء در بعضی لهجه های ایرانی از جمله دزفول و شوشتر وجود دارد و حیز لهجه ایست در هیز توضیح، مولف برهان نویسد قفاهیر بروزن مشاهیر صورت خوب و روی نیکو را گویند و ظاهرا این اشتباه از غلط خواندن شعر نصاب بر او عارض شده در این بیت: ریه شش قفاهیره و وجه روی فخذران عقب پاشنه رجل پای. که قفا بمعنی هیره پس گردن است و این لغتی است در فارسی قدیم و صاحب برهان هر دو کلمه را با یکدیگر ترکیب نموده و یکی پنداشته و آن را بمعنی صورت و روی خوب ظبط کرده است. توضیح، خستین بار مرحوم ادیب نیشابوری متوجه این معنی شده و هیره بیاء مجهول خواند بمعنی پشت گردن (برخی هیز بمعنی مخنث را از همین ماده دانند چنانکه پشت نیز بهر دو مهنی مزبور در فارسی استعمال شود) (برهان قاطع)
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته خسر چه نیکو سخن گفت یاری به یاری که تا کی کشم از خسر ذل و خواری (رودکی) نزدیکان و خویشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هنری
تصویر هنری
باهنر، هنرمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هتره
تصویر هتره
گولی، استوار، استواری
فرهنگ لغت هوشیار
زن فربه، سال پر هجرت در فارسی فرا روی (کوچ)، جداشدن، دل کندن: از زاد گاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هذره
تصویر هذره
از ریشه پارسی هرزه گوی یاوه درای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نهره
تصویر نهره
آلتی است که بوسیله آن دوغ را هم زنند تا مسکه از آن جدا شود: (شده است شومله پنگان و ممحضه نهره چنانکه هیطله پاتیله (فرنظا: باتله) مرجل است لوید) (نصاب سلک الجواهر فنظا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نهره
تصویر نهره
((نَ رِ))
ابزاری که با آن دوغ را بزنند تا کره را از دوغ جدا کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هنری
تصویر هنری
آن چه که در آن هنر به کار رفته، هنرور، هنرمند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هنری
تصویر هنری
Artistic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از هنری
تصویر هنری
artistique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از هنری
تصویر هنری
শিল্পী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از هنری
تصویر هنری
artistik
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از هنری
تصویر هنری
אמנותי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از هنری
تصویر هنری
芸術的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از هنری
تصویر هنری
艺术的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از هنری
تصویر هنری
ya kisanii
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از هنری
تصویر هنری
예술적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از هنری
تصویر هنری
sanatsal
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از هنری
تصویر هنری
artístico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از هنری
تصویر هنری
कलात्मक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از هنری
تصویر هنری
artistico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از هنری
تصویر هنری
künstlerisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از هنری
تصویر هنری
artistiek
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از هنری
تصویر هنری
художній
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از هنری
تصویر هنری
художественный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از هنری
تصویر هنری
artystyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از هنری
تصویر هنری
artístico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از هنری
تصویر هنری
ศิลปะ
دیکشنری فارسی به تایلندی