- هناسه
- نفس نفس زدن، اضطراب
معنی هناسه - جستجوی لغت در جدول جو
- هناسه ((هَ سَ یا س))
- نفس نفس زدن، اضطراب
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دیوان
تعریف، معرف، شاخص، ID، مشخصه
چرکینی، آکناکی، زشت گشتن
جنباندن
چیزی که کسی را با آن بترسانند، چیزی که از چوب، پارچه یا سنگ و گچ به هیکل انسان در کشتزار برپا می کنند که جانوران بترسند و به زراعت آسیب نرسانند، داهل، مترس
علمی که دربارۀ اشکال و ابعاد و اندازه گیری بحث می کند
خاکروبه خانه روبه
آنچه مردم رابدان ترسانند، چوبی که درمیان زراعت برپاکنند وصورتها وچیزها برآن نصب نمایند تاجانوران زیانکار بسوی مزرعه نیایند
از اصول علوم ریاضی است و علمی است که در آن از احوال مقدارها و اندازه ها بحث شود
موینده زاری کننده: زن
نفس نفس زدن به هن وهن افتادن، سر و صدا راه انداختن بر اثر شتاب و نگرانی