جدول جو
جدول جو

معنی هنائت - جستجوی لغت در جدول جو

هنائت
(قَهَْ یْ)
هناءه. گوارا شدن: جهت لطافت و صفاوت و منفعت و هنائت آب اصفهان. (ترجمه محاسن اصفهان ص 135)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دنائت
تصویر دنائت
فرومایه شدن، پست و ذلیل شدن، پستی، فرومایگی، پست فطرتی
فرهنگ فارسی عمید
(تَ مُ)
رجوع به شناءه شود
لغت نامه دهخدا
(هََ ئی ی)
منسوب به هناء یا از بنی هناء از قبیلۀ طی
لغت نامه دهخدا
(هََ)
ابوالحسن علی بن حسن، معروف به دوسی. از مردم مصر و از علمای نحو و لغت و پیرو مذهب کوفیان است. او راست: کتاب مجردالغریب که بمانند کتاب العین و به ترتیب ابتثی تدوین کرده است، دیگر المنضد، دیگر کتاب الفرید در علم لغت. (از فهرست ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دنائت
تصویر دنائت
فرومایه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دنائت
تصویر دنائت
((دَ ئَ))
پستی، نانجیبی
فرهنگ فارسی معین
پست فطرتی، پستی، دونی، رذالت، فرومایگی، ناکسی، نامردمی، نانجیبی، خست، لئامت
فرهنگ واژه مترادف متضاد