جدول جو
جدول جو

معنی همرنگ - جستجوی لغت در جدول جو

همرنگ
هم صبغه، همگون، هم لون
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هم رنگ
تصویر هم رنگ
دو چیز که به یک رنگ باشند، کنایه از همتا، همانند
فرهنگ فارسی عمید
(هََرْوْ)
دهی است از دهستان حومه بخش بستک شهرستان لار واقع در 13 هزارگزی جنوب خاوری بستک و کنار راه شوسۀ بستک به لنگه. جلگه ای است گرمسیر و دارای 1644 تن سکنه. از چاه مشروب میشود. محصول عمده اش غله، خرما، صیفی و کار مردم زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(مَ رَ)
دهی است از دهستان انزان بخش بندرگز شهرستان گرگان در 5 هزارگزی جنوب غربی بندرگز بین دو راهی بندر گزبهشهر و گرگان در دشت معتدل هوایی واقع و دارای 980 تن سکنه است. آبش از یک چشمۀ بزرگ و دو چشمۀ کوچک و محصولش برنج، غلات، پنبه، کنجد، مختصر نیشکر و شغل مردمش زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(هََ رَ)
دو چیز که رنگ یکسان دارند:
ماناعقیق نارد هرگز کس از یمن
همرنگ این سرشک من و دو لبان تو.
منطقی رازی.
به گاه خشم او گوهر شود همرنگ شونیزا
چنو خشنود باشد من کنم زانقاش قرمیزا.
بهرامی.
چو مهراب و چون زال در پیش پیل
ز گرد این جهان گشته همرنگ نیل.
فردوسی.
به بالای ساج است و همرنگ عاج
یکی ایزدی بر سر از مشک تاج.
فردوسی.
کمند است گیسوش همرنگ قیر
همی آید از دو لبش بوی شیر.
فردوسی.
آب همرنگ صندل سوده ست
خاک هم بوی عنبر اشهب.
فرخی.
من آن گلرخستم که همرنگ رویم
ندیده ست هرگز گلی باغبانی.
فرخی.
زآنکه همرنگ روی دشمن اوست
ننهد در خزانه هیچ ذهب.
فرخی.
چو بشکفته شد غنچۀ سرخ گل
جهان جامه پوشید همرنگ مل.
عنصری.
همی گفت و پیچید بر خشک خاک
ز خون دلش خاک همرنگ لاک.
عنصری.
صحرا گویی که خورنق شده ست
بستان همرنگ ستبرق شده ست.
منوچهری.
نه هم قیمت درّ باشدبلور
نه همرنگ گلنار باشد پژند.
عسجدی.
یکی تخت پیروزه همرنگ نیل
ز دو سوی تخت ایستاده دو پیل.
اسدی.
که هست این پرستشگهی دلپذیر
بتی در وی از رنگ همرنگ قیر.
اسدی.
می عاشق آسا زرد به، همرنگ اهل درد به
زرد صفا پرورد به، تلخ شکربار آمده.
خاقانی.
جامه همرنگ خانه درپوشید
با دلارام خانه می نوشید.
نظامی.
هر کجا جام باده نوشیدی
جامه همرنگ خانه پوشیدی.
نظامی.
بر او یک جرعه می همرنگ گوهر
گرامی تر ز خون صد برادر.
نظامی.
گر چمن گوید مرا همرنگ رویش لاله ای است
از قفا باید به در کردن زبان چون سوسنش.
سعدی.
، موافق:
همه رای تو برتری جستن است
نهاد تو همرنگ اهریمن است.
فردوسی.
هر قطره که همرنگ نشد با دریا
او در دریا چگونه دریا بیند
عطار.
، هم پایه. هم درجه:
هرکه همرنگ آسمان گردد
آفتابش به قرص خوان گردد.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناهمرنگی
تصویر ناهمرنگی
همرنگ نبودن مقابل همرنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
آنچه که دارای رنگی ضعیف و پریده باشد مقابل پر رنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم رنگ
تصویر هم رنگ
دارای یک رنگ، دارای یک سجیه وعادت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همسنگ
تصویر همسنگ
شتاب
فرهنگ لغت هوشیار
برنگ چیزی درآمدن: و در کوره قریحت زیرکان تابی یابد همرنگ زر شود، سجیه و عادت کسی را اتخاذ کردن: بگریز ای میر اجل، از ننگ ما از ننگ ما زیرا نمی دانی شدن همرنگ ما همرنگ ما. (دیوان کبیر) یا همرنگ جماعت شدن، به آداب وعادات جماعت رفتار کردن: آدمی برای آنکه از قافله عقب نماند باید همرنگ جماعت شود)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرنگ
تصویر مرنگ
تشی
فرهنگ لغت هوشیار
پریده رنگ، تاریک، سیاه
متضاد: پررنگ
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
باهتٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
Faded
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
fané
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مرتعی در بخش شمالی راه مالروی کدیر به نارنج بن نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
ম্লান
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
desbotado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
verblasst
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
wyblakły
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
выцветший
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
вицвілій
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
مدھم
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
ซีด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
sbiadito
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
kupotea
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
solmuş
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
色あせた
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
褪色的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
דהוי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
desvanecido
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
pudar
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
फीका
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
vervaagd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کمرنگ
تصویر کمرنگ
바랜
دیکشنری فارسی به کره ای