جدول جو
جدول جو

معنی هلوچهار - جستجوی لغت در جدول جو

هلوچهار
(هَُ دَ رِ)
ده کوچکی از بخش ساردوئیۀ شهرستان جیرفت دارای ده تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ)
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز. این ده مشهور به قصر شهریار است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). رجوع به قصر شهریار شود
لغت نامه دهخدا
(دُ چَ / چِ)
دچار. دوچار. ملاقات ناگهانی و بدون انتظار. (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از انجمن آرا). به معنی دوچار است. (از فرهنگ جهانگیری).
- دوچهار زدن، دوچار زدن یکدیگر را. پیش باز آمدن. (فرهنگ اوبهی). رجوع به ترکیب دوچار زدن شود.
- دوچهار شدن، دوچار شدن. دچار شدن. ملاقات و بهم رسیدن به طور ناگهانی: درمیان راه بوزنه ای با او دوچهار شد چون چشم او بر شیر افتاد خدمت کرد. (سندبادنامه ص 222). رجوع به ترکیب دوچار شدن در ذیل دوچار شود
لغت نامه دهخدا
(هَُ چَ)
نام یکی از دهات هزارجریب مازندران بوده است. (از سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 165 ترجمه فارسی). رجوع به هلی چال شود
لغت نامه دهخدا
بر خورد ناگهانی تصادم ناگهانی رسیدن به شخصی ناموافق یا جانوری درنده یا امری ناملایم، گرفتار مبتلا
فرهنگ لغت هوشیار