آب چند چاه است اعلای فوران نهایت شیرین. (منتهی الارب). یاقوت گوید: ماء آبار کثیره عذب لیس علیها مزارع و لا نخل فیها لغلظ موضعها و خشونته و هو با علی فوران واد من ناحیه السوارقیه علی فرسخ و فی لقف و لفت وقع الخلاف فی حدیث الهجره و کلاهما صحیح. هذا موضع و ذاک آخر. (از معجم البلدان)
آب چند چاه است اعلای فوران نهایت شیرین. (منتهی الارب). یاقوت گوید: ماء آبار کثیره عذب لیس علیها مزارع و لا نخل فیها لغلظ موضعها و خشونته و هو با علی فوران واد من ناحیه السوارقیه علی فرسخ و فی لقف و لفت وقع الخلاف فی حدیث الهجره و کلاهما صحیح. هذا موضع و ذاک آخر. (از معجم البلدان)
از زیر فروریخته شدن حوض. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، زود فروخوردن. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). فروخوردن طعام. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بلعیدن طعام. (از اقرب الموارد) ، زود فراگرفتن چیزی را. (آنندراج). بسرعت گرفتن چیزی را بدست گرفتن آن را از دست کسی که آن را اندازد. گویند: تلقف الکره برأس الصولجان. (از اقرب الموارد) ، از عیبهای خلقیۀ اسب است. (از صبح الاعشی ج 2 ص 26). رجوع به تلقیف شود
از زیر فروریخته شدن حوض. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، زود فروخوردن. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). فروخوردن طعام. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بلعیدن طعام. (از اقرب الموارد) ، زود فراگرفتن چیزی را. (آنندراج). بسرعت گرفتن چیزی را بدست گرفتن آن را از دست کسی که آن را اندازد. گویند: تلقف الکره برأس الصولجان. (از اقرب الموارد) ، از عیبهای خلقیۀ اسب است. (از صبح الاعشی ج 2 ص 26). رجوع به تلقیف شود