از بلاد قدیم لاکونیا بود که مردم آن دو بار بر ضد اسپارتا برخاستند و در قرن نهم قبل از میلاد مغلوب شدند. نام کنونی این شهر تسی لی است. (از تعلیقات نصرالله فلسفی بر ترجمه تمدن قدیم فوستل د کولانژ)
از بلاد قدیم لاکونیا بود که مردم آن دو بار بر ضد اسپارتا برخاستند و در قرن نهم قبل از میلاد مغلوب شدند. نام کنونی این شهر تسی لی است. (از تعلیقات نصرالله فلسفی بر ترجمه تمدن قدیم فوستل دُ کولانژ)
عیب کردن کسی را. (منتهی الارب) (تاج المصادر) (زوزنی) ، کشیدن دل به سوی چیزی و مایل شدن بدو. (منتهی الارب) ، شوریدن دل و تباه شدن. لقس. شوریده شدن منش. (تاج المصادر) (زوزنی) ، لقب نهادن. (تاج المصادر). لقب کردن، افسوس داشتن. (زوزنی)
عیب کردن کسی را. (منتهی الارب) (تاج المصادر) (زوزنی) ، کشیدن دل به سوی چیزی و مایل شدن بدو. (منتهی الارب) ، شوریدن دل و تباه شدن. لقس. شوریده شدن منش. (تاج المصادر) (زوزنی) ، لقب نهادن. (تاج المصادر). لقب کردن، افسوس داشتن. (زوزنی)
بیماری سل، و گویند سلاس بیماری عقل است و هلاس در بدن است. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نزد پزشکان آن است که هضم عروقی از وظیفۀ خود بازماند و نتواند غذا را به بدن برساند. (کشاف اصطلاحات الفنون) (بحر الجواهر)
بیماری سل، و گویند سلاس بیماری عقل است و هلاس در بدن است. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نزد پزشکان آن است که هضم عروقی از وظیفۀ خود بازماند و نتواند غذا را به بدن برساند. (کشاف اصطلاحات الفنون) (بحر الجواهر)