مؤنث اهتم. زن شکسته دندان پیشین. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، گوسپند ماده ای که دندانهای پیشین او از بن شکسته شده باشد. (معجم متن اللغه) (تاج العروس). ج، هتم. (اقرب الموارد)
مؤنث اهتم. زن شکسته دندان پیشین. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، گوسپند ماده ای که دندانهای پیشین او از بن شکسته شده باشد. (معجم متن اللغه) (تاج العروس). ج، هُتم. (اقرب الموارد)
مؤنث هیمان. (منتهی الارب). رجوع به هیمان شود، دشت بی آب و بی نشان و بی راه. (منتهی الارب) (آنندراج). بیابان که در آن آب نبود. (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) ، بیماریی است شتر را که به آشامیدن آب باران فراهم به بیابان حادث گردد. (منتهی الارب) (آنندراج) (تاج العروس) : ناقه هیماء، شتری که به مرض هیام مبتلی باشد. (از اقرب الموارد). ج، هیام. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). و هیمی ̍. (اقرب الموارد)
مؤنث هَیْمان. (منتهی الارب). رجوع به هَیْمان شود، دشت بی آب و بی نشان و بی راه. (منتهی الارب) (آنندراج). بیابان که در آن آب نبود. (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) ، بیماریی است شتر را که به آشامیدن آب باران فراهم به بیابان حادث گردد. (منتهی الارب) (آنندراج) (تاج العروس) : ناقه هیماء، شتری که به مرض هیام مبتلی باشد. (از اقرب الموارد). ج، هیام. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). و هَیمی ̍. (اقرب الموارد)