جدول جو
جدول جو

معنی هضائم - جستجوی لغت در جدول جو

هضائم
(هََ ءِ)
جمع واژۀ هضیمه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به هضیمه شود
لغت نامه دهخدا
هضائم
جمع هضیمه، ستم ها خشم ها
تصویری از هضائم
تصویر هضائم
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هََ ءِ)
ج هزیمه. (منتهی الارب). رجوع به هزیمه و هزایم شود
لغت نامه دهخدا
(هََیِ)
جمع واژۀ هضیمه، به معنی طعام که جهت مرده سازند. (آنندراج). هضائم. رجوع به هضائم و هضیمه شود
لغت نامه دهخدا
(هََ ءِ)
جمع واژۀ همّه. رجوع به همه شود
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
ستمکار. ستمگر. ظالم. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
حیران. شیدا. سرگشته. (مقدمه الادب زمخشری) : وقال: افق ! حتّی متی انت هائم ؟ ببثنه فیها قد تعید، و قد تبدی. (جمیل بن معمر العذری از آداب اللغه العربیه و تاریخها ج 1 ص 88). رجل هائم، مرد سرگشته. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). شیفته و سرگشته شونده در عشق و سرگردان در غیر راه راست و سخت تشنه شونده. (غیاث اللغات) ، سخت تشنه. (منتهی الارب) (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
احمد بن محمد بن خضر بن علی بن محمد بن احمد بن عبدالدائم السلمی. شهاب الدین ابوالعباس منصوری مصری، معروف به هائم شاعر شافعی مذهب که بعد حنبلی شد. تولد او در سال 799 هجری قمری و وفاتش به سال 887هجری قمری اتفاق افتاد. ولی در کشف الظنون چ 1 و چ 2 و در ذیل دررالبحار چ 1 ج 1 ص 487 و چ 2 ج 1 ستون 746 ودر همین لغت نامه به نقل از کشف الظنون در ذیل کلمه احمد سال وفاتش 785 آمده است. ولی از مقایسه با سال تولد شاعر نادرستی آن آشکار میشود. و نیز در همان کشف الظنون چ 1 در ذیل ’دیوان هائم’ ص 526 سال وفاتش 887 ذکر شده است. دیوان شعرش ’قطره و زبد’ نام دارد
لغت نامه دهخدا
تصویری از ضائم
تصویر ضائم
ستمگر، ظالم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هائم
تصویر هائم
شیفته، سر گشته، سخت تشنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هضام
تصویر هضام
داروی گوارش گوارنده، پر هزینه پر ریخت و پاش مرد، شیر بیشه
فرهنگ لغت هوشیار