جدول جو
جدول جو

معنی هستغن - جستجوی لغت در جدول جو

هستغن
استخوان
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هستن
تصویر هستن
بودن، وجود داشتن
فرهنگ فارسی عمید
(هََ تَ ئی یَ)
دهی است از دهستان جی از بخش حومه شهرستان اصفهان. آب آن از زاینده رود و چاه و محصول عمده اش غله، پنبه و میوه و سکنۀ آن 148 تن است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
وجود و هستی و بوش و فرتاش. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نَ وَ دَ)
وجود داشتن و زیستن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از هستن
تصویر هستن
وجود داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هستن
تصویر هستن
((هَ تَ))
وجود داشتن، موجود بودن، وقوع داشتن، حاصل بودن
فرهنگ فارسی معین
استخوان
فرهنگ گویش مازندرانی
بلند کن، بیدار کن
فرهنگ گویش مازندرانی