- هزینهکردن
- خرج کردن: (گفت نامه ای از هندوستان بیاورد (انوشروان) آنکه برزویه طبیب ازهندوی بپهلوی گردانیده بود تانام اوزنده شددرمیان جهانیان و پانصد خروار درم هزینه کرد)، انفاق کردن: (وممارزقناهم ینفقون وزانچه ایشان راروزی دادیم هزینه میکنند)
معنی هزینهکردن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
صرف کردن مال و پول و جز آن
انتخاب کردن، برگزیدن
انتخاب کردن، برگزیدن
آماده سواری کردن چارپا را