جدول جو
جدول جو

معنی هزلعه - جستجوی لغت در جدول جو

هزلعه(قِلْ لَ)
رفتن و درگذشتن بچۀ گرگ از کفتار. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، پنهان بیرون آمدن از میان چیزی. (منتهی الارب). رجوع به هزلاع شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لِ عَ)
مؤنث هالع. شترمرغ ماده رمنده و درگذرنده. (ناظم الاطباء). النعامه هالع و هالعه، سریعه فی مضیها. نافره او حدیده. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغه). ج، هوالع
لغت نامه دهخدا
(زَ لَ عَ)
زخم تباه و فاسد شده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(هََ زَلْ لَ)
تیزرو. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به هزلج شود
لغت نامه دهخدا
(هَُ لَ عَ)
ناشکیبا، زود گرسنه شونده. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از هزلیه
تصویر هزلیه
هزلیه در فارسی مونث هزلی لاغی تماخره ای مونث هزلی: (اشعارهزلیه)،جمع هزلیات
فرهنگ لغت هوشیار