جدول جو
جدول جو

معنی هزرقه - جستجوی لغت در جدول جو

هزرقه
(هََ رَ قَ)
نوعی از بدترین خنده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زرقه
تصویر زرقه
رنگی مانند رنگ آسمان، کبودی، رنگ آسمانی
فرهنگ فارسی عمید
(تَ ش ءْ ءُ)
تنگی. (منتهی الارب) ، تنگ کردن بند بر کسی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(مَ رَ قَ)
مقسم میاه. ج، مزرقات. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مزرقات شود
لغت نامه دهخدا
(هَِ رِ فَ)
شتر مادۀ کلانسال. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، گنده پیر. (منتهی الارب). عجوز. (اقرب الموارد). هزروفه
لغت نامه دهخدا
(هََ رَ فَ)
شتافتن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(هََ رَ بَ)
سبکی. شتابی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(زَ قَ)
مهره ای است افسون که زنان شوهر را بدان بند کنند. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(هََ زِ قَ)
زن که قرار نگیرد به جایی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(هََ رَ)
زمین تنگ. (منتهی الارب) ، تمام کسل. (اقرب الموارد). ج، هزرات: انه ذوهزرات و فیه هزرات، ای کسل تام. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از زرقه
تصویر زرقه
کبود رنگی، گربه چشمی، رنگ کبود مهره مهر مهره افسون
فرهنگ لغت هوشیار