جدول جو
جدول جو

معنی هزامج - جستجوی لغت در جدول جو

هزامج
(هَُ مِ)
آواز پیاپی. (منتهی الارب). الصوت المتدارک من الرغاء، و میم آن زائد است. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هََ مِ)
آوازها. (منتهی الارب). اصوات. اصل آن ازامل است. (اقرب الموارد از قاموس)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
آنچه گذاشته و ترک کرده باشند به طوری که یکی در دیگری درآید. (منتهی الارب). (ناظم الاطباء). المتروک یموج بعضه فی بعض کالغنم بلاراع و العسکر بلاقائد. (اقرب الموارد) ، همج هامج، گرسنگی بسیار سخت، توکید است مانند لیل لائل. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، مردم فرومایه. رذال الناس. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا